crazy and lovely girls

من و زندگی و تنهایی

پسرای امروزی

 

تو رو خدا نگاه کنید این اسکول رو...

بعدا نگید چرا ضد پسرا حرف میزنی...

آخه واسه آدمیزاد آبرو نمیذارن این پسرای چندش...

با اون ریش بزیشون برن تو جنگل آقا شیره میخورتشون...

خب حالا آقا پسرا حرفی واسه گفتن دارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یا بد حالتون گرفته شده؟!

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 22:11  توسط sahar 

جملات بزرگان درمورد زنان

 زن چون کراوات است، هم مرد را زیبا نگه میدارد هم حلقوم او را می فشارد (ویکتورهوگو)

در زندگی یک مرد 2 روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد (ویکتور هوگو)


نگهبان زن زشتی اوست (مثل عربی)

بهترین سفارش نامه زن، زیبایی اوست که در همانجا قابل قبول است (ارسطو)

اشک در زن سبب تسکین آلام درونی می شود, ولی در مرد مردانگی را تباه می سازد. ناپلئون

به زنان خود به احترام بنگرید. آن ها گل های آسمانی را در حیات زمین می کارند و جامه دلپذیر و زیبای عشق را می بافند و در پرده عفاف احساسات لطیف را می پرورانند.    شیلر

تنها وجود زنان است که به این زندگانی سراسر ملال قدر و منزلتی می دهد. اگر زن در جهان وجود نداشت, زندگی تحمل ناپذیر بود.     آناتول فرانس

چیزی که در زن قلب مرا تسخیر می کند مهربانی اوست, نه روی زیبایش. من زنی را بیشتر دوست دارم که مهربان تر باشد.    شکسپیر

حساسیت, عشق, تحمل و فداکاری زندگی زن را تشکیل می دهد.     بالزاک

زن شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است.     گوته

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:52  توسط sahar 

جوان ناکاااااااااااااااااااااااااااام!

 بعد از کلی بحث و گیر و کوفت و زهره مار!!!!!!!

 

به این نتیجه رسیدیم که پسر چقدر مفیده!!!!!!!

 

فکر کنم چارلی چاپلین هم آخرین بار به یه همچین نتیجه ای رسیده بود!!!!!!!ولی مثه من عملیش نکرده بود!!!! ( بیچاره عمرش قد نداد!!!)

 

یعنی چی؟؟!!!

 

یعنی  تصمیم گرفتیم از این به بعد به جا اینکه ضد پسر و طنزش کنیم بنویسیم!!!

درباره  محاسنشون بینویسیم!!! هم طنز! هم با ضدش فرق نداره!!!!!

 

خوب این پست یه سوال داره : اگه پسر نبود ؟؟!!! ما به چی میخندیدیم؟؟!!!

 

داستان از اینجا شروع میشه که یه روزی  !!

روزگاری!!!!!

غزالی از کوچه ای می گذشت(گذر می کرد!)

که ناگهان چند تا پارچه مشکی و بوی هلوا و صدا الله و اکبر و باقی مخلفات!! را با گوش و چشم و حلق و بینی !!!  عمیقا حس کرد!!!!

این حس یه چیزیو می رسوند!!!

اینکه حتما یکی مرده!!!!!!!!

جلوتر رفت!!!!!

جلوتر !!!

جلو!!!

بازم جلوتر!!!

یکم دیگه !!!!

که یه دفعه!!!!

صدای انفجار یه عده از فرط خنده!!!!

ذهن غزال و دچار تناقض کرد!!!!!!!!

اجتماع!گریه! حجله!!!هلوا !!!انفجار! خنده!!!غزال !

پارادوکس داره!!!!!

خلاصه غزال قصه ی ما همینطوری با خودش درگیر بود که یه دفعه!!!چشش خورد به حجله و عکس مرحومه!!!!

یه دفعه کلهوم سوالای ذهنش جواب گرفتن!!!!!!!

و این دفعه غزال بود که از فرطه خنده منفجر شد!!!!!!!!!!

 

خوب داستان و همین جامی بندیمش!!!!!!

سوال:

غزال واسه چی خندید!!؟؟؟

آیا غزال بی فرهنگ است؟؟؟

یا غزال مشنگ است؟؟؟؟

الان موضوع غزال نیست !!!موضوع عکس مرحومس!!!!

متاسفانه غزال یادش رفت عکس بگیره ازش!!! فرداشم که رفت عکسشو برداشته بودن!!!!!!!شرمنده!!!

 

ولی خودش قول داده که چهره ی طرف و به کمک نثر تفسیر کنه!!!!!

 

عشوه ی شتری!!!!!! عکس از 3 رخ بود!!!! یه پسر چشم ابرو مشکی  با موهای دمب اسبی!!! تا زیر کمر!!! یه پوز خنده مسخره!!!!  اندکی جواهرجات!!!! از هر نوعش!!! یه دست زیره چونه!!! و...!!!!

 

خداییش!! تو هم بودی می ترکیدی!!!

این عکسه اصلا مناسب حجله نبود!!!!!! به جای اینکه موجب تاسف جمع شه باعث ....!!!! استغفر الله!!!!!

جدا  این پسر عکس از این  سنگین تر نداشت!!!!!؟؟

تازه جالب تر اینکه!!! می گفتن طرف چاقو خرده!!!! آخه بچه سوسول و چه به چاقو!!؟؟

فکر کنم دیگه جواب اون سوال اصلیه این پست و گرفتین!!!

حالا نتیجه های این پست!!

  1. پسر جماعت چند تا عکس آبرو مند از خودت بنداز!!! لازم میشه !!!
  2. هر عکسی که می خوای بگیری مراقب باش !!! فکر کن اگه یه دفعه اینو بذارن رو حجلت  چی؟؟؟!!!
  3. اگه امکانش هست اصلا عکس نگیر!! نگیر آقا نگیر!!!!!
  4. اگه خنده هات مضحکه !! سعی کن تو عکسات نخندی!!!!!!
  5. وقتی از ترس دیدن  چاقو سکته کردی!!! الکی نگو چاقو خوردم!! نگو!!! داداش!!! نگو!!
  6. آخرشم اینکه این مطلب و می خونی 4 تا فحش بده!!!!! دلم تنگ شده!!تنگ!!!تنگ!!!!جوان ناکام!!!!
+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:41  توسط sahar 

دراوردن لج پسرا

 چند راه حل برای درآوردن لج آقاپسرهای عزیز!! 
 

توی خیابون با احترام ازیه آقا پسر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از یکی دیگه بپرسید 

پشت چراغ قرمز راننده جلویی اگه پسر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذارید رو بوق
توی اتوبان جلوی ماشین یه اقا پسر با سرعت 50 کیلومتر حرکت کنید. ♣

توی جمع پسرای فامیل وقتی همشون دارن یه سریال می ببینن هی کانال تلویزیون رو عوض کنید

توی یه رستوران که چند تا پسر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بکشید و نوش جان کنید 

توی یه بوتیک که فروشندش پسره وادارش کنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز کنه و در آخر بگید خوشتون نیومدو برید. ♣

توی جشن تولد یکی از پسرا فامیل تا اومد شمع هارو فوت کنه همه رو خاموش کنید. ♣
اگه یه پسر یه جا یه جک تعریف کرد بلافاصه بگید چقدر قدیمی بود

اشتباهات لغوی پسرا رو موقع صحبت کردن تکرار کنید و بخندید

تو یه جمع دانشجویی و رسمی هنگام عکس گرفتن واسه پسرا شاخ بذاریید 

عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف پسر مورد نظرتون

روزهای بارونی تا یه پسر دیدید و یه چاله پر آب و شما با ماشین بودید یه لحظه درنگ نکن. ♣

اگه کلاس موسیقی می روید قبل از اجرای اقا پسر مورد نظر پیچ های کوک گیتارش رو به چند جهت بچرخونید. 

تو دانشگاه از پسر مورد نظر یه جزوه 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینکه تمام صفحاتش رو جا به جا کردیدبهش برگردونید. ♣

چاق بودن و بی ریخت بودن پسر مورد نظر رو دم به ساعت به اطلاعش برسونید

به پسری که دماغش رو تازه عمل کرده بگید دکترش بد بوده و دماغش کوفته شده. ♣
 . 
شیشه نوشابه پسر مورد نظر رو حسابی تکون بدید و بذارید خودش سرش رو باز کنه 

زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه پسر با صدای بلند بزنید زیر خنده ♣

به ساعتتون نگاه کنید و بگین ساعتش عقبه از یه پسر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن


+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:39  توسط sahar 

عاقبت پسرا

 بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:39  توسط sahar 

یه پسر خوب...

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

يک پسر خوب امضاء گواهي نامه اش خشک نشده به رانندگي خانمها گير نميدهد

يه پسرخوب کمتربا اين جمله مواجه ميشود'مشتري گرامي دسترسي شمابه اين سايت مقدورنمي باشد'


يه پسر خوب بعد از تک زنگ سراغ تلفن نميره

يه پسر خوب عکس الکسندروگراهام بل رو قاب نميکنه بزنه تو اتاقش


یه پسر خوب پشت چراغ قرمز با ديدن يه خانم رديف چشماش مثه چراغهاي فولکس نميزنه بيرون

يه پسر خوب روزي چند بار به سازندگان ياهو مسنجر لعنت ميفرسته


يه پسر خوب سر کلاس تا شعاع 3 متريِ هيچ خانمي نميشينه

يه پسر خوب وقت برگشتن به خونه ماشينش بوي ادکلن زنونه نميده


يه پسر خوب هيچ وقت پاي تلفن از اين کلمات استفاده نميکنه:'ساعت چند' 'کي مياي' 'کجا' 'دير نکني يا

يه پسر خوب وقتي مياد خونه قرمزي رژ در هيچ نقطه از صورتش مشاهده نميشه


يه پسر خوب زماني که کسي ميخواهد از عرض خيابان عبور کند تعداد دنده را از 1 به 4 ارتقاء نداده و قصد جان

عابر را نميکند


يه پسر خوب زماني که يک دختر خانم راننده ميبيند ذوق زده نشده و در صدد عقده اي بازي بر نمي آيد

يه پسر خوب که ژيان سوار ميشود روي بنز همسايه با سوئيچ ماشين نقاشي نميکشد


يه پسر خوب زماني که تصادف ميکند همانند قبائل زامبي وحشي بازي در نمي آورد

يه پسر خوب هر روز بعد از کلاس درس به نمايندگي از راهداري و شهرداري خيابانهاي شهر را متر نميکند


يه پسر خوب به محض ديدن يک دختر خانم متين با شلوار برمودا و مانتو تنگ کوتاه و شال باز دهانش به سان

آبشار و چشمانش همانند چشمان وزغ نميشود

يه پسر خوب دکمه هاي پيراهنش را از يک متر زير ناف تا زير چانه کاملا بسته و با سنجاق قفلي محکم ميکند

يه پسر خوب به محض ديدن دختر همسايه رنگش لبوي شده و چشمش را به آسفالت ميدزود


يه پسر خوب روزي 10بارهوس بردن نذري به دم در خانه همسايه که تصادفا دختر دم بخت دارند را نميکند

يه پسر خوب 5ساعت در حمام آهنگ جواد يساري نخوانده وبراي همسايگان آلودگي صوتي ايجاد نميکند


يه پسر خوب اگر درد عشق گرفت در کوي و برزن عرعر عشق نکرده و آبروي خانوادگي خود را نميبرد

يه پسر خوب با دوستاني که مشکوک به چت و لا ابالي گري هستند معاشرت نميکند


يه پسر خوب به جاي اينکه پول خود را در باشگاه بيليارد و گيم نت و غيره دور بريزد بهتر است حساب آتيه

جوانان باز کند و به فکر 1000 سالگي خود باشد

يه پسر خوب همواره به اسم خود افتخار ميکند و به هر کس که ميرسد نميگويد که بجاي اصغر به او رامتين و

آرش و ... بگويند

 

يه پسر خوب در اثر ديدن افراد غرب زده جو گير نشده و لحاف کرسيه قرمز خال خال يشمي را به پيراهن تبديل نکرده و سر زانو خود را جر نميدهد


يه پسر خوب سر سفره دست به چيزي نمي زند تا همه سيرو پر از سر سفره بلند شوند و بعد شروع به غذا

خوردن مي نمايد


يه پسر خوب تقاضاي وسايل نا مربوطي از قبيل موبايل را از خانواده ندارد

يه پسر خوب در صورتي که با نامزد خود بيرون رفت و کسي به خانم متلک گفت فورا با پليس 110 تماس حاصل مي کند


يه پسر خوب براي احياي حقوق خود از زور بازو استفاده نکرده و کلمات رکيک مانند خر و الاغ به کار نميبرد

يه پسر خوب از معاشرت با دوستان بسيار خودماني که عادت به بيان شوخي هاي نا مربوط از قبيل حراج

لفظي عمه و همچين خواهر مادر هستند امتناع ميکند


يه پسر خوب همانند خاله زنکها تلفن را قورت نداده و سالي به 12 ماه دهانش بوي تلفن نميدهد

يه پسر خوب هر صدايي از قبيل قار و قور شکم اهل خانه را با صداي تلفن اشتباه نگرفته و1 متر به بالا نميپرد


يه پسر خوب براي بيرون رفتن از خانه 1 ساعت جلوي آئينه نايستاده و بزک نميکند

يه پسر خوب تنها جوکهايي را بيان ميکند که مورد تائيد وزارت 1) ارشاد اسلامي2) وزارت بهداشت3) وزارت مبارزه با تبعيضات استاني و ... باشد


یه پسر خوب در جشنهاي فاميلي جو گير نشده و نميرقصد تا ابروي کل خاندان رابر باد دهد

يه پسر خوب در مهماني هاي خانوادگي نوشدني هاي غير مجاز از قبيل ماءالشعير را تنها با رضايت نامه

رسمي و کتبي پدر محترم استعمال ميکند


يه پسر خوب هر زمان که عشقش کشيد با زير شلواري کردي چين پيليسه دار و يا شرت مامان دوز و رکابي

همانند قورباغه به وسط کوچه نميپرد


يه پسر خوب تنها براي رضاي خدا و کاهش بار سنگين ترافيک و حمل و نقل درون شهري و برون شهري هر کجا

که دختر خانم يا خانمي را در رده سني 15 تا 25 سال ديد سوار کرده و به مقصد مي رساند

 

##آدما شاید پسر باشن اما پسرا هیچوقت آدم نمیشن##

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:34  توسط sahar 

راه های دوست پسر ازاری

 راه های دوست پسر آزاري

 

1 - اگه بهتون زنگ زد (در این مسئله فرض بر سعید نام بودن دوست پسرتونه...!!!) بگین سلام حمید جون.بعد یه دفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک به سرم علی تویی؟؟؟؟می تونین این سیر رو تا هفده باز تکرار کنین ولی بار هجدهم دیگه خطر مرگ داره.من مسئولیتی در قبال این حادثه ندارم.

 

2 - بهش زنگ بزنین و بگین کسی خونه نیست و دعوتش کنین خونتون ، بعد با دختر همسایه برید سینما و فیلم رئیس یا روزسوم و... رو ببینید.

 

3 - تا یه شوخی کوچیک با شما کرد سریعا جبهه بگیرین و باهاش دعوا کنین. با کلماتی از قبیل:مگه تو خودت خواهر و مادر نداری؟...یا یه همچین چیزایی .ولی دو تا سه دقیقه بعد خودتون یه جک فجیع یا افتضاح تعریف کنید و بعدش بشینید و قیافه بنده خدا رو تماشا کنید.

 

4 - آرایش شدید بکنید و از این شلوارای خیلی برمودا و آستین های مانتوتونو خیلی بزنید بالا و برید جلوی بنده خدا رژه برید و وقتی به شما نزدیک شد و به دو سه متری شما رسید ، سرش داد بزنید و بعدش بشینید و زجر کشیدنش رو تماشا کنید.

 

5 - عکسهای دو نفره ای رو که با پسر نوه عمه ی خاله ی پدربزرگ پسر دختر خالتون و یا امثالهم گرفتید بهش نشون بدید ولی بهش اجازه ندید حتی یه دونه عکس باهاتون بگیره.

 

6 - موقع تولدش جلوی دوستاش فقط بهش یه شاخه گل هدیه بدید و حالشو حسابی بگیرید و (احتمالا بسته به قدرت و توانایی قلبی و شرایط جوی) بشینید و سکته شو تماشا کنید و لذت ببرید.

 

7 - همین که تو ماشین بغل دستش نشستین شروع کنین به عطسه کردن و از بوی ادکلن چند صد هزار تومنیش که با زجرکش کردن پدر و مادرش خریده ایراد بگیرید و بهش بگید که به این بو حساسید.

 

8 - وقتی داره باهاتون حرف می زنه همین که به جای حساس حرفاش رسید بی مقدمه موبایلشو بردارید و به یکی از دوستاتون زنگ بزنید و چهار ساعت و چهل و هشت دقیقه با دوستتون حرف بزنید و اون بدبختو تو کف حرف


+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:33  توسط sahar 

حالات یک پسر

 پسری که به دنیا می آید سه حالت ممکن است داشته باشد :

1- دیوانه باشد ، ( غیر انسان ) .

2- کر یا کور مادر زاد باشد ، ( نیمه انسان ) .

3- بدون نقص در حواس باشد ، ( انسان !!!) . (عمرا!!!)

 

منظور از خود در خود شناسی چیست ؟

 

 

خود به معانی زیر وجود دارد :

1- خود به معنی برداشتی که حمید از خودش دارد .(خودش فکر می کنه خیلی آدمه!!)

2- خود به معنی برداشتی که دیگران از حمید دارند .(یه آدم مزخرف!!!)

3- خود به معنی برداشتی که دیگران از برداشت حمید نسبت به خودش دارند.(زهی خیال باطل)

4- خود به معنی برداشتی که حمید از برداشت دیگران از حمید دارد . (پیچیده شد من قاط زدم!!)

5- خود به معنی آ ن خودی که نه حمید می شناسد و نه دیگران ولی وجود دارد .(جل الخالق!!!)

حالا ما دونه دونه این موارد و توضیح میدهیم :

مورد ۱ :حمید خودش فکر می کنه خیلی آدمه!!اعتماد به نفس خفن!!! فکر می کنه خیلی با مزست !! احساس می کنه خیلی خوش تیپه!! صداش چقدر خوبه!! با عینک آفتابی عکس میگیره ( وای من چقدر خوشگلم!!)دو تا خط شعر بی معنی و مفهوم با قافیه جور می کنه !! (بابا شاعر!!)و.... ( که بقیشو نگم بهتره!!!)

مورد ۲:حالا منی که دارم به این آدم (آدم که چه عرض کنم...!!!) نیگا می کنم !! اولا که خیلی بهش می خندم !!! !!!بعدشم از اینکه واسه وبلاگم سوژه پیدا کردم کلی خوشحال میشم!!

مورد۳:آخی طفلکی !! بذار به روش نیاریم !! بره با خودش حال کنه!!

مورد۴: چقدر همه منو دوست دارن !!! من چقدر آدمه باحالیم!!! چقدر تحویلم میگیرن!!

مورد۵:ها!!!(قلمراد!!)

انگیزه خودشناسی چیست ؟ جواب : تضاد

 

تضاد درون و بیرون یک شخص ، تضاد بین آنچه که شخص به آنها اعتقاد و

باور دارد با آنچه که در واقع در بیرون ( محیط خارج ) وجود دارد . (این یعنی حمیدی که خودش می شناسه با حمیدی که ما میبینیم و به روش نمی یاریم فرق فولکوله!!!)

تضاد دانسته ها با واقعیات موجود در همه انسان ها وجود دارد و تفاوت در میزان

و زمان آگهی از این تضاد است . ( یعنی واسه بعضی ها این اعتماد بنفسه زیاده واسه بعضی ها نرمال!!!)(تحقیقات نشون میده واسه دخترا نرمال واسه پسرا یه خورده زیاد از حد!!)

عامل آگاهی از تضاد چیست ؟ تغییر

تغییر به سه شکل ممکن است اتفاق بیفتد :

1- حرکت ، جابجایی و تغییرات مکانی مشخص .(یه تکون خودتو بده !! )(به حالت بندری!! تاثیرش بیشتره!!)

2- تغییرات جهت عقاید اجتماعی .(یعنی میفهمی چه خری هستی!!!)

3- تغییرات شدت عقاید اجتماعی .(اینم همون بالاییه!!!)


جلسه پیش رسیدیم به تغییرات و روش های مختلفش!!!!!

الان یه حضور غیاب می کنیم و میریم ادامه مطلب!!!!!

حمید حاضره!!!!؟؟؟؟

خوب!!!!

 

میزان خلاقیت فردی که در مسیر خودشناسی است به عامل :

 

1- سرعت تغییرات بستگی دارد!!!!!(یعنی سرعت همون حرکته!!!تکونه که بت گفتم!!!!یعنی بلرزوون!!!!)

خوب یکم تمرین می کنیم !!!!

حمید بیا وسط!!!!!!

حمید باید برقصه حمید باید برقصه!!!!!

شما هم بیکار نشینین !!!!!!

دست دست!!!!!

شخص پس از اینکه تصمیم گرفت در مسیر خود شناسی از نوع تلاش خستگی

 

ناپذیر !!!برای رسیدن به جوهر و اصل خود گام بردارد(قر بدهد!!!) باید مراحل ابتدایی زیر را

 

به ترتیب انجام دهد :

 

1- احساس کند که هست ( حس ابتدایی حیات ) .(میدونم سخته و غیر ممکن!!!ولی وجود خودتو احساس کن بی وجود!!!)

۲-کاملا بی سواد شود و هیچ نداند « نام را باز ستانیم از ابراز پشه ازتابستان»(خوب این مورد زیاد سخت نیست!!!کلا همه پسرا بی سواد ...!!! )

۳-سوال کردن « در فلق بود که پرسید سوار »

 

مثلا در مورد پاها بدون اینکه نامی ار آنها ببرد یا در ذهنش بیاید بگوید : اینها چیست که

 

من روی آنها سوارم ؟ (حالا ما گفتیم پسر جماعت اسگلن ولی نه در این حد دیگه!!! پاهاشو که دیگه میشناسه!!!)

 

۳-تعجب کردن و شگفت زده شدن از آنچه که می بیند .(یعنی هر چی که میبینی!!چشات و گرد کن و دهنتو وا کن و سرتو ۳۶۰ درجه بچرخون!!!به این حالت===>)

خود شناسی برای ما نان نمی شود ولی به ما می فهماند که : باید نان داشت !!(خودشناسی زحمت میکشد!! ما خودمون میدونیم!! اگه نون توش نیست !!! کلاس و تعطیل کنیم!!!)

خود شناسی جلوی مرگ را نمی گیرد ولی به ما می فهماند که : ما تا زمانی که زنده ایم

هرگز نمی میریم !!(خودشناسی چشم بسته غیب میگوید!!!!)

خوب بسه دیگه !!!!!

به اندازه کافی خودتو شناختی!!!

 

وای چقد چسرا ترسو هستن هاهاهاها

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:26  توسط sahar 

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:39  توسط sahar 

موجودی ضایع مثل پسر

 چرا پسرا تا اين حد ضايع هستند؟

 


واسه اینکه وقتی سوار اتوبوس میشیم اگه صندلی ها هم خالی باشه میریم ته اتوبوس، تو ترافیک، چله تابستون، 1 ساعت سرپا وای میستیم، شاید بند کیفه دختره گیر کنه بهت.


واسه اینکه وقتی تو خیابون راه میریم، کافیه فقط یه دختری از کنارمون رد شه، گردن نیست لامسب( معذرت، آخه آدم عصبی میشه دیگه)، مثل جغد 180 درجه گردنه می چرخه.


واسه اینکه وقتی یه ماشین گیرمون میاد، پا میشیم میریم یه جایی مثله جردن، اونجا صد بار یه خیابون رو بالا و پایین میریم، 100 بار بوغ میزنمیو 200 بار ترمز، بعدشم میزنی به یه پیر زنه، اون موقع هستش که آخر روز میشه.اون لحظه آدم آرزو می کنه که بره تو توالت عمومی خودش رو دار بزنه.


(ربطش رو به توالت عمومی خودت پیدا کن) واسه اینکه وقتی میریم کوه، پشت دختره میری بالا از کوه، بعدش کم میاری و رنگت سرخ میشه و تازه می فهمی که دختره کوهنورد بوده


واسه اینکه وقتی حس غرورت گل میکنه میبینی دختره داره با یه پسره دیگه دعوا می کنه میری جلو، با پسره دعوا میکنی، بعدش که خوب کتکه رو خوردی می فهمی که یارو داداشش بوده


واسه اینکه وقتی یه دختر کنار پسره میشینه تو تاکسی، و پسره می خواد استفاده ی معنوی ببره، 10 برار مسیرش رو میره تا با دختره باشه، وقتی که دختره پیاده میشه، میره تو رویا، اون وقته که می فهمه به جای میدون ولیعصر، رسیده به تجریش. و وقتی که بر می گرده با تاکسی، می فهمه که تمام پولش رو داده به تاکسی قبلیه، و اونجا یکم مشتمال میبینه از راننده تاکسیه و بعدش فحشه که به خودش میده.

 

 

حالا فهميدي چرا يا بازم بگم.

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:36  توسط sahar 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد