crazy and lovely girls

من و زندگی و تنهایی

چقدر سخته تحمل این چیزا...

 

+ نوشته شده در  چهار شنبه 29 شهريور 1391ساعت 12:41  توسط sahar 

جامعه ما

تف به این جامعه که همه محدودیتش مال دختراس ..........

تف به این جامعه که وقتی یه پسر نگاهت میکنه تا ته سکس وعشقو حالو رفته........

تف به این جامعه که وقتی میخوای بری بیرون ازنگاهای مردای میانسالم بایدبترسی.........

تف به این جامعه که وقتی میخوای بری بیرون باید مواظب باشی که کسی خودشو بهت نمالونه که دلش خنک شه..... 

میری بیرون یه ذره خالی بشی بدتر از نگاهای هرزه سنگین سنگین میشی برمی گردی خونه .....

خاک بر سر هرکی تا میخندی میگه :چته ...؟بگو بهم تاباهم بخندیم اما وقتی ازچشات خون می باره تنهات میذارن.... 

خاک بر سراین جنس مزخرف مذکر که بعضیاشون زندگیو به ادم حروم میکنن........  

+ نوشته شده در  چهار شنبه 29 شهريور 1391ساعت 12:21  توسط sahar 

 سلام

یه سوال دارم لطفا اگه کسی جوابشو میدونست بهم بگه

چرا من نمیتونم تو بلاگفا برای دوستام بااین وب نظر بزارم

همش میگه امکان درج تبلیغاتی وجود نداره

اگه کسی میدونست حتما جوابشو بهم بگه

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 28 شهريور 1391ساعت 19:51  توسط sahar 

کوچولوهای ناز و دوست داشتنی

 koochooloohaye naaz (7)

بقیه عکسها در ادامه مطلب حتما ببینید...


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  پنج شنبه 23 شهريور 1391ساعت 13:28  توسط sahar 

اوای عشق...

 صدای عشق...صدای قلب نیست،صدای گیتار نیست،صدای پیانو نیست،صدای عشق...صدای فنرهای تخته

Vancouver riot 'kiss' couple

+ نوشته شده در  چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 20:49  توسط sahar 

بچه های امروزی

 بچه به معلم میگه:خانم معلم من از شما خوشم میاد.

معلم میگه:من حوصله بچه مچه ندارم.

بچه میگه:خب جلوگیری میکنیم!!!!

+ نوشته شده در  چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 20:39  توسط sahar 

عشق به روایت تصویر...

 

+ نوشته شده در  چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 14:46  توسط sahar 

تفاوت وبلاگ نویسی دخترا و پسرا

 وبلاگ یک دختر


وااااااااااااااااای امروز تفلدمه
تفلد تفلد تفلدم مبارک

25655555544884تا کامنت
-تولدت مبارک خانومی
.
.
.
-شما از طرف بلاگفا بهتربن وبلاگ نویس معرفی شدید

وبلاگ یک پسر

آرزو می کنم روزی برسه که همه انسان ها بتوانند با هر عقیده رنگ و قومیتی در کنار هم آزادانه زندگی کنند

1 کامنت
-حرف مفت نزن

(تازه همون یه نفر هم آدرس وبلاگ خودشو گذاشته)
 
+ نوشته شده در  چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 14:29  توسط sahar 

smsهای فوق العاده زیبا

 هزاران نفر برای بارش باران دعا می کردند غافل از اینکه خدا با کودکی است که چکمه هایش سوراخ است!

                                                                  


 میدونی رسم روزگار چیه؟

اینکه تو چشم بذاری من قایم بشم بعد تویکی دیگه رو پیداکنی


دکتر شریعتی چه عاشقانه گفت:من تورا دوست دارم،تو دیگری را و دیگری دیگری را،و اینگونه است که همه تنهاییم


کمی عاشقانه تر زیر باران بمان...

ابرها را بوسیده ام تا بوسه بارانت کنند...


برای کشتن یک پرنده نیازی به تیر و چاقو نیست،بال هایش را که بچینی خاطرات پرواز روزی صدبار اورا خواهد کشت.


اشکم که سرازیر میشود،دیری نمی پاید که یخ میزند،عجب سرد است هوای نبودنت!!!


پیاده در شطرنج اگر تا اخر ادامه بدهد،وزیر میشود...!


از انتهای خیالت تا هر کجا که بروی به هم میرسیم،زمین بیهوده گرد نیست.


من چک نویس احساسات تو نیستم!« دوستت دارم » هایت را جای دیگری تمرین کن.


دلم نگرفته از اینکه رفتی!!!...دلگیرم از همه دوست داشتن هایی که گفتی اما نداشتی.


ارزو دارم فقط یکبار سرت را روی سینه ام بگذاری!تا طپش نامنظم قلبم را احساس کنی ولی از این میترسم که قلبم به احترامت بایستد


هربار که کودکانه دست کسی را میگرفتم،گم میشدم!حالا انقدر که در من هراس گرفتن دستی ست،اضطراب گم شدن نیست.


دلم درد میکند انگار خام بودند خیال هایی که به خوردم داده بودی.

+ نوشته شده در  چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 1:25  توسط sahar 

درس زندگی

 پریدن باور پرنده ایست که به پرواز می اندیشد وگرنه دلیل پرواز پر نیست

+ نوشته شده در  چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 1:21  توسط sahar 

به چالش کشیدن قوانین نیوتون

 برخی ادمها را نمیدانم چه دروجودشان نهفته که وقتی به زندگیت می ایند همراهشان هم وابستگی میاد هم دلبستگی!

وقتی که هستند،هستند و وقتی هم نیستند هستند بودنشان وزن داره نبودنشان هم وزن داره!

لامصبها قوانین نیوتون رو به چالش کشیده اند...!!

+ نوشته شده در  چهار شنبه 22 شهريور 1391ساعت 1:14  توسط sahar 

مردها بیشتر از زنان حرف میزنن...ثابت شده از خودم نمیگم که...

 مردان بیشتر از زنان حرف میزنند

 

  • محققان انگلیسی بعد از مطالعه توانایی زبانی زنان و مردان به این نتیجه رسیدند که زنان در طول روز کمتر از مردان صحبت می کنند ولی توانایی برقراری ارتباط در آنها قویتر از مردان است.

واحد مرکزی خبر: بر اساس این تحقیق که گروهی از محققان دانشگاه منچستر انجام دادند مردان در طول روز کلمات بیشتری را نسبت به زنان به کار می برند با این حال تسلط کمتری بر کاربرد زبان در موقعیتهای اجتماعی دارند و کلمات را به صورت تکراری به کار می برند و از تعارفهایی استفاده می کنند که طرف مقابل را قانع نمی کند.

این تحقیق نشان داد زنان و مردان زمانی که درباره امور جاری صحبت می کنند، زبان مشابهی را به کار می برند ولی در زمان صحبت در موقعیتهای اجتماعی، از زبان متفاوتی بهره می برند.

جفری بِتی، استاد دانشگاه منچستر گفت مردان در موقعیتهای اجتماعی بیشتر از زنان به استفاده از زبان حشو و جملات تکراری روی می آورند.

نتایج این تحقیق باورهای قدیمی را درباره اینکه زنان بیشتر از مردان صحبت می کنند، به چالش می کشاند. از شصت و پنج تحقیقی که تا کنون درباره تفاوت های زبانی زنان و مردان صورت گرفته است، سی و یک مورد به این نتیجه رسیده اند که زنان بیشتر از مردان صحبت می کنند. نتیجه بیست و چهار تحقیق نیز نشان می دهد مردان بیشتر از زنان حرف می زنند.

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 23:42  توسط sahar 

شیوه مخ زدن در کشورهای مختلف

فرانسه

پسر: بن ژور مادامحقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم ! 
دختر: با کمال میل موسیو !

 ایتالیا
پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم
دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با کمال میل می‌پذیرم ! 
انگلیس
پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم
خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم
دختر: چرا که نه؟ می‌تونیم در کنار هم باشیم
ایران
پسرپیــــــــــــــــــس ... پیس پیس ... پـــــــــــــــــــــــی ــــــــــــــــس ... پیییییییییییییس ... ســــــــوووووووو ... ســــــــــوووو ... ســــــــــــس ... ســــــــــــــــــــــــ ـــــــــــس ... پــــــــِـخخخخخخخخخ ... چِــخـــــــــــــــه ... هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ ! 
دختر: خفه شو! کثافت عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری راه افتادی دنبالِ ناموس مردم، بی‌ناموس! شماره تو می‌گیرم فقط واسه این‌که شرّتو زود کم کنی! ساعت 10 زنگ می‌زنم

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 16:42  توسط sahar 

اعترافات احمقانه

 بھنام: اعتراف می کنم بچه که بودم می خواستم برم دستشویی تلویزیون رو خاموش می کردم تا کارتون تموم نشه و بعد می آمدم گریه می کردم به مادرم می گفتم
کار تو بود روشن کردی کارتون تموم شد!

لادن: اعتراف می کنم وقتی بچه بودم کارتون فوتبالیستھا رو نشون می داد، من ھم که بدون استثنا عاشق تک تک پسرای توی کارتون بودم، می رفتم لباسمو
عوض می کردم، یه لباس خشگل و شیک می پوشیدم، تا وقتی توی دوربین نگاه می کنند، منو ببینند و عاشقم بشن!

شیوا: اعتراف می کنم بچه کھ بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه ھای اقوام، تا ببینم دور سرش از اون ستاره ھا و پرنده ھا می چرخه یا نه!
تازه ھی چند بار پشت سر ھم این کار رو کردم، چون ھر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!


بتی: اعتراف می کنم یکی از معضلات دوران بچگیم این بود که چرا من نمی تونم مثل شخصیت ھای کارتونی که اشک ھاشون به دو طرف پرت می شد گریه کنم!
کلی تلاش می کردم موقع گریه کردن مثل اونا باشم. مثلا سرمو بالا بگیرم دھنمو باز کنم یا چشامو تنگ کنم! ولی باز ھم جواب نمی داد .

چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار می کشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگار رو روی گوشیم خاموش کردم و بدتر از اون این که
بلافاصله گوشی رو پرت کردم توی باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم!

اعتراف می کنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یھو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیر جووون... بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی می خوامت. گفتم منم ھمین طور . گفت پیش ما نمیای؟ گفتم چرا، حتماً... از پشت میزم بلند شدم برم توی اتاقش. به در اتاقش کھ رسیدم دیدم داره تلفنی با دوستش حرف میزنه و من از شدت ضایعگی دیوار رو گاز گرفتم...

نگین : اعتراف می کنم یه بار پسر ھمسایه چھارساله مون رو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچه تحویلم نگرفت باباھه خندید.
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چه قدر بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای...
گفت اون اسمش پارساست، اسم باباش نویده!

نگار: کلاس اول دبستان بودم سر درس "ص" وقتی داشتم مشقاشو می نوشتم به ذھنم رسید ما تو زبان عامیانه می گیم "بارون" اما کتابیش می شه "باران"، پس
صابون ھم لابد صابان ھست اصلش! از این نبوغ خودم کیف کردم، ھمه مشقامو نوشتم صابان! فرداش معلممون به شدت نبوغمو برد زیر سوال! 

چند سال پیش رفته بودم خونه بابابزرگم، از قضا تلفنشون زنگ خورد و من گوشی رو برداشتم. طرف خبر فوت دوست صمیمی بابابزرگم رو داد و من 10 باری پشت تلفن گفتم خدا بیامرزدش... بعد قطع کردم، بابابزرگم پرسید چی شده؟ پیش خودم گفتم اگر الان بگم فلانی مرد، این بدبخت هم فوت می کنه! گفتم: هیچی، حسین آقا پاش شکسته... بابابزرگم هم خیلی شیک پرسید: ختمش کجاست؟!


ژاله: اعتراف می کنم یکی ار بزرگترین دغدغه های بچگیم این بود که چرا وقتی نماز می خونیم جلوی خدا باید چادر سرمون کنیم در حالی که تو دستشویی همه جامونو می بینه؟!

زهرا: اعتراف می كنم یه بار سر كلاس خوابم برده بود استاد می خواست از كلاس بیرونم كنه 3 دفعه گفت برو بیرون! گفتم: چشم الان می رم (اما هر كاری می كردم نمی شد!) دفعه آخر كه داد زد گفت پس چرا نمیری؟ منم داد زدم گفتم بابا! پام خواب رفته!

شیدا: یه بار رفته بودیم بیرون یه پسره بهم گفت بخورمت! منم بهش گفتم گ... نخور!

محمد: بچه بودم یه روز داشتیم با دختر خالم تو حیاطمون بازی می کردیم. وسط های بازی یه دفعه به من گفت محمد یه کاری می گم بکن، جون شکوفه نه نگو، گفتم باشه. گفت دست من رو بشکن. گفتم: آخه چرا؟ گفت خیلی کلاس داره آدم دستش رو گچ بگیره... گفتم: نه من این کار رو نمی کنم. از اون اصرار و از من انکار... آخر سر دیگه خسته شدم گفتم باشه. کنار استخر بودیم، استخر هم خالی بود. بدون این که چیزی بگم هولش دادم تو استخر، علاوه بر دستش، سرش هم شکست، کتفش هم جا به جا شد! چند روز بعد توی بیمارستان گفت: بی شعور! من منظورم این بود که یه کم دستم رو بپیچون مو بر داره!

احمد: یکی از مشکلات من در درس علوم دبستان، این بود که فک می کردم حس چشایی مربوط به چشمه، حس بینایی مربوط به بینی.

اعتراف می کنم بچگی هام همیشه می رفتم سر کوچه، یه خرابه اونجا بود، کلی اون جا رو با دست و چوب می کندم شاید یه روزی پیداش کنم... تازه فیلم افسانه توشیشان رو دیده بودم، دنبال پول ها می گشتم!

اعتراف می کنم رفتم در مغازه قیمت بگیرم یه پسر خوش تیپ هم نشسته بود رفتم جلو گفتم: "ببخشید آقا این سبزی کونیا چنده؟" گفت چیا؟ گفتم: "ای وای من... همین خورد کونیا!"
با چه حالی من از آن کوچه گذشتم اووووووووووووووف!

اعتراف می کنم نزدیکای صبح بود که تلفن زنگ زد. من خواب بودم و داشتم خواب تعقیب و گریز و پرتگاه و... می دیدم. همسرم پا شد رفت تلفن رو جواب بده. من هم که از خواب پریده بودم و طبق معمول هنوز لود نشده بودم، فکر کردم همسرم داره می ره به سمت خطر (مثلا پرتگاه و اینا!). از جام پریدم و با سرعت تمام دویدم دنبالش. رسیدم بین در دو تا اتاق. با همون سرعت خواستم دور بزنم برم تو اون یکی اتاق که یه دفعه لیز خوردم و تَق! محکم خوردم زمین. فوری بلند شدم با همون سرعت دویدم سمت تخت و گرفتم خوابیدم. حالا همسرم گوشی تلفن دستش، نمی دونست بترسه، بخنده، چی کار کنه!

امروز صبح داشتم با گوشیم حرف می زدم و در همین حال دنبال گوشیم هم می گشتم و پیداش نمی کردم!

اعتراف می کنم وقتی که بچه بودم بدون اجازه مامان و بابا تلویزیون رو روشن کردم، چند دقیقه قبل از اومدنشون برای این که متوجه نشن با یک پارچ روی تلوزیون آب ریختم تا زودتر خنک بشه.

حامد/31/تهران: اعتراف می کنم بچه که بودم مجری برنامه کودک می گفت نقاشی هاتونو واسم بفرستید، من هم نقاشی می کشیدم و از پشت تلویزیون (از اون مدل مبلی قدیمی ها) می انداختمش تو. همش هم منتظر بودم نقاشی هامو نشون بده! بعد از چند وقت تلویزیون خراب شد و تعمیر کار اومد وقتی پشتشو باز کردن...

باران: اعتراف می کنم چند سال پیش یک روز دختر عمم اومده بود محل کارم تا با هم بریم بیرون، که یکی از همکارام گفت همشهریه؟ گفتم نه، دختر عممه، یک دفعه همه زدند زیر خنده. چون منظور ایشون روزنامه بود نه دختر عمم!

شهرزاد/30/تهران: اعتراف می کنم وقتی 7-8 ساله بودم دیدم از حلزون تو باغچه مون وقتی راه می ره یه آب لزج در میاد. فکر کردم سرما خورده، رفتم پنی سیلینی که دکتر بهم داده بود رو توی سرنگ خالی کردم به حلزونه تزریق کردم که مثلا سرماخوردگیش خوب شه، حلزونه ترکید!

اعتراف می کنم 5 سالم بود مامانم می خواست بره نونوایی منم گفتم من می خوام برم نونوایی. به هرحال سبد نون رو ازش گرفتم، بابام بهم گفت رفتی اون جا از نفر جلوییت بپرس صف 2 تایی ها کجاست؟ پشت سرش وایستا. من هم خوشحال راه افتادم 5 دقیقه نگذشته بود که گریون برگشتم! بابام پرسید بهت نون ندادن؟ گفتم نه. گفت صفت رو گرفتن؟ گفتم نه. گفت پولت رو ازت گرفتن؟ گفتم نه. گفت پس چرا گریه می کنی؟ گفتم: چون کسی نبود ازش بپرسم صف 2 تایی ها کجاست!

زهرا/27/تهران: اعتراف می کنم که وقتی کوچیک بودم این خانم مجری مهربون برنامه کودک که می گفت از تلویزیون فاصله بگیرید و فیلم نگاه کنید، وقتی می گفت برید عقب... عقب... منم هی پا می شدم می رفتم عقب، فکر می کردم داره من رو می بینه!

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 12:46  توسط sahar 

تست مرد شناسی...!

 چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟ 1. از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند. 2. مگه ما روی زمین مرد هم داریم. 3. وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد. 4. حالا چه عجله ایه؟
- هدف خداوند از آفرینش مردها چی بود؟
1. هدف خاصی نبود.
2. گل اضافی بود.
3. نسخه آزمایشی بود.
4. اصلا کار خدا نبود.
- اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟
1. چیز خاصی نمی آفرید
2. پیراشکی
3. خروس دریایی
4. فضای خالی
- اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟
1. مگه قراره اتفاقی بیافته؟
2. خارشتر کویر لوت که آفت نداره.
3. اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد.
4. یه هیولا کمتر، دنیا قشنگتر.
- چه وقت مردها عاشق می شوند؟
1. چه وقت مردها عاشق نمی شوند!
2. هر وقت مامانشون بگه.
3. چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند.
4. یک روز از همین روزا!
- مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟
1. در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند.
2. جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه.(قانون 4 نیوتن)
3. بستگی تام و تمام به میزان تست استرون دارد.
4. رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.
- مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟
1. فنر با ثابت بالا
2. پارچه استرژ
3. یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته.
4. کش تیرو کمان
- مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟
1. هر شب
2. هر وقت که خدا بخواد.
3. هر وقت تست استرون بگه.
4. سایکل تایم خاصی ندارند.
- مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟
1. اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!
2. تمام تلاششون رو می کنن که بتونن 1 کاری بکنن!
3. به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!
4. می رن کلاس آمادگی جسمانی!
- وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟
1. چیزی نمی گن چون وقت عمله
2. وقت نمی کنن چیزی بگن
3. اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه.
4. در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ *** نمی فهمه که اونا چی می گن.
- مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟
1. با دست
2. با تور
3. با چنگول
4. با زبون
- معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟
1. هر که پیش آمد خوش آمد.
2. به روش جستوجوی ترتیبی در لیست سیاه
3. ده بیست سی چهل
4. به قول مادر بزرگ پسر بچه نفهم دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد وایمیستن بهترش بیاد.

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 12:43  توسط sahar 

راه های جلوگیری از تماشای ماهواره!!!!!!!

 

 

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 12:39  توسط sahar 

دختران سرزمین من بی غیرت نیستن..............

 دخترهای سرزمین من فاح… نیستن، بی غیرت نیستن، نامرد هم نیستن، بعضی موقع ها فقط باید مرد باشی که بفهمی این دختر ها چقدر غیرت دارند.


دختران سرزمین ما کم نیستند. زیادند دخترانی که بهشت زیر پای آنان است و وقت سر خاراندن ندارند.
زیادند دخترانی که هم علم دارند و هم عمل. زیادند دخترانی که ۶۰ درصدشان ورودی های کنکور هستند و خیلی هاشان پای مردانه دارند در کشاکش کارهای سخت.
نجابت به دختران سرزمین ما بدهکار است. سخن، در گفتن از دختران سرزمین ما کم می آورد، اما گاهی باید گفت، گاهی باید شنید، گاهی باید فکر کرد.
دختران سرزمین ما کم نیستند. دخترانی که بهشت زیر پای آنان است و نجابت به آنان بدهکار است. اما کم اند دخترانی از سرزمین من، که نتوان از آنان به خوبی و با سینه ای فراخ و گردنی افراشته سخن گفت.
دخترانی که نجیبند، اما ساده. دخترانی که ظرافت و سادگی دخترانه شان در برهوتی از پیچیدگی های برخی آدم ها گم می شود و شاید دیگر یافت شدنی نباشد. کم اند اما هستند.
دخترانی که شاید بهتر است کمی بیشتر با آنان سخن گفت. دخترانی که حتما با دلیل هایی که دارند از خانه فراری شده اند…

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 12:37  توسط sahar 

زن یعنی این...

زن شاهکار خلقت است .

برنارد شاو

زیباترین خوی زن ، نجابت اوست .

 ارد بزرگ

در دنیا تنها دو چیز زیباست ، زن و گل .

مالرب

انتقام شیرین است مخصوصا برای زنان .

بایرون

تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است .

 امرسون

زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست

. آناتول فرانس

اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟ .

ناپلئون

مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت.

برنارد شاو

نگهداری دم ماهی و دل زن از مشکلات است . آرتور

شوپنهاور

به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن ! .

 فردریش نیچه

مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان .

 رومن رولان

اگر از طبقه‌ بالا زن‌ بگیرید، به‌جای‌ خویشاوند ارباب‌ خواهید داشت‌.

 لئوپول

مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند.

کونته ورسیه

با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد .

 بردون

خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند .

رابیندرانات تاگور

زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند ، نه تاریخ تولد .

 ارهارد

هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر میتواند گولش بزند .

لرد بایرن

زن تاج سر آفرینش است ، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است.

گوته

زنانیکه می خواهند مرد باشند،زنانی هستند که نمی دانند زن هستند

.الکساندر دوما 

برای تحمل شدائد زندگی باید عاشق چیزی بود ، کاری ، زنی ، آرمانی و ...

مارکوس آنا 

زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود .

 هرود

منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود.

لامارتین

چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش .

 ویلیام شکسپیر

جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترین غرایز خود دور می شود .

 فردریش نیچه

شیرین ترین سخنان در زندگی ، خوش آمد گویی بی غل و غش زن به شوهر خویش است .

جورج ولز

زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زیبا جلوه دهند.

برنارد شاو

هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است .

شیلر

زن عاقل به تربیت همسرش همت می گمارد, و مرد عاقل می گذارد  که زنش اورا تربیت کند .

مارک تواین

هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون همیشه آنرا مربوط به خود می داند .

جونسون

مردانی که بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی می کنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند .

ارد بزرگ

زنان به خوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر می گویند تا در حفظ آن شریک باشند.

داستایوفسکی

اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند .

ارد بزرگ

زن کانون پرفروغ خانواده ، مرکز مهر ، مظهر عشق ، نمایشگر پاکی ، نمونه عطوفت و چشمه عنایت است . 

 اقبال لاهوری

آیندۀ اجتماع در دست مادران است . اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود ، تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد .

 ابوفور

به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است ، به همان اندازۀ قدرت فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است .

 میشله

آیا برده هستی؟
پس دوست نتوانی بود
آیا خودکامه هستی؟
پس دوستی نتوانی داشت
در زن دیر زمانی است که برده ای و خودکامه ای نهان گشته اند از این رو زن را توان دوستی نیست او عشق را می شناسد و بس  .

 فردریش نیچه

زن وقتیکه دوست بدارد ، غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هرچه عاطفه ، مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد .

 آلفونس دوده

زنان تحصیلکرده همسران خوبی از آب در می آیند , زیرا برای اینکه توضیح بدهند که چرا غذا شور یا بیمزه شده است کلمات بیشتری در اختیار دارند.

باب هاپ

کسانیکه ازدواج کرده اند خود را ناراضی نشان می دهند و می گویند زن بد است ، زیرا می خواهند فقط و فقط خودشان از این موهبت تمتّع گیرند .

دیسرائیلی

خودپسندی زنان بزرگترین علت بد بختی ایشان و زوال خانواده هاست . هیچ چیز به اندازۀ خودپسندی زن ها بنای خانواده ها را ویران نکرده است .

چارلی چاپلین

کشتن میل ستیزه جوئی در بسیاری زنان  کاری بی اثر است  و درست مانند آن است که سعی کنی با فشار بادکنکی را در زیر آب نگه داری دوباره بیرون می زند!! .

ورا هتریکس

زن ها علاقۀ زیادی به ریاضیات دارند ، زیرا آنها سن خود را تقسیم بر دو و قیمت لباسهایشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه می کنند و پنجاه سال هم بر سن بهترین دوستان خود می افزایند .

مارسل آشار
 

به خاطر دوست عزیزمون که درخواست کرده بود خوبی های زنان و دختران رو براش بنویسم                              

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 1:22  توسط sahar 

شخصیت فاطمه(ص)

وصف شخصیت فاطمه(ع) از زیان دکتر

از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است.فاطمه یک زن بود ، آنچنان که اسلام می خواهد که زن باشد.تصویر سیمای او را پیامبر ، خود رسم کرده بود و او را در کوره های سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.

وی در همه ابعاد گوناگون ((زن بودن)) نمونه شده بود.

مظهر یک دختر در برابر پدرش

مظهر یک همسر در برابر شویش

مظهر یک مادر در برابر فرزندانش

مظهر یک زن مبارز و مسئول در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش

وی خود یک امام است.یعنی یک نمونه مثالی ، یک تیپ ایده آل برای زن ، یک اسوه ، یک شاهد برای هر زنی که می خواهد شدن خویش را خود انتخاب کند.او با طفولیت شگفتش ، با مبارزه مدامش در دو جبهه داخلی و خارجی ، در خانه پدرش ، خانه همسرش ، در جامعه اش ، در اندیشه و رفتار و زندگی اش ، چگونه بودن را به زن پاسخ می داد.

نمی دانم از او چه بگویم ؟ چگونه بگویم ؟ خواستم از بوسوئه تقلید کنم ، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی ، از مریم سخن می گفت.گفت هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم ، داد سخن داده اند.هزار و هفتصد سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملت ها در شرق و غرب ، ارزش های مریم را بیان کرده اند.هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان ، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاه شان را بکار گرفته اند.هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان ، چهره نگاران و پیکره سازان بشر ، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی های اعجازگر کرده اند.اما مجموعه گفته ها و اندیشه ها و کوشش ها و هنرمندی های همه در طول این قرن های بسیار ، به اندازه این کلمه نتوانسته اند عظمت های مریم را بازگویند که :

((مریم مادر عیسی است))

و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم ، باز درماندم :

خواستم بگویم

فاطمه دختر خدیجه بزرگ است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه دختر محمد (ص) است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه همسر علی (ع) است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه مادر حسنین است

دیدم که فاطمه نیست.

خواستم بگویم

فاطمه مادر زینب است

باز دیدم که فاطمه نیست.

نه ، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.

                    فاطمه ، فاطمه است.

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 1:21  توسط sahar 

واقعا انصافه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


زن عشق می کارد و کینه درو می کند...

دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر...

می تواند تنها یک همسر داشته باشد

و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ....

برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است

و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی ...

در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...

او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ...

او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی....

او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ....

او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ....

او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...

و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛

پیر می شود و میمیرد...

و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند

چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،

زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛

گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛

سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند...

و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد...!

و این رنج است
 

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 شهريور 1391ساعت 1:12  توسط sahar 

چگونه یک پسر فشن شویم؟؟؟؟؟

 

برای اینکه خودتونو به یه پسر خفن امروزی تبدیل کنید کارای زیر رو مرحله به مرحله انجام بدید:

اول میرید از تو اتاق خواب مامان جون یواشکی موچین و چند تا کرم بر می دارید.

بعد از رو یکی از عکسای مامان ابروهاتونو درست می کنید.

چون ابروی بیشتر پسرارو با پاچه ی بز پیوند زدن درنتیجه باید نصف ابرو رو بردارید به طور خیلی ضایع هر چی ضایع تر بهتر.

بعد یه تیغ بر می دارید ۲-۳ تا خط عمودی میندازید تو ابروهاتون که مثلا آره داداش ما این کاره ایم و تو دعوا وقتی داشیم یکی رو از ساختمون پرت می کردیم این بلا سرمون اومده(آب زررررشک حالا خوبه شلوارشونم نمی تونن بکشن بالاها ادعای دعوا کردنم می کنن).

بعد کرمارو قاطی می کنید یه چیز مزخرفی در میاد اونو بمالید به صورتتون تا پوستتون یکم از حالت اسکاجی دراد.(البته قبلش ریشو میشو سیبیلو بزنید بهتره).

حالا با استفاده از تف و چسب مایع و روغن لادن و اتو مو موهاتونو رو به هوا نگه دارید.

هر قسمت از مو به یک سمت بره.

ضایع ترین مدلی که می تونیدو درست کنید تا بیشتر خوشگل شین یا می تونید دستتونو بکنید تو پریز برق تا زود زود موهاتون درست شه.

بعد برید و یکی از تی شرتایی که ماله کوچیکیاتون بوده رو بیارید(هر چی کوچیک تر بهتر)یه اسکلتی چیزی روش بکشید.حالا کم کم سعی کنید تی شرتو تنتون کنید(تو می تونی تو می تونی آفرین سعی کن!).

آهااا حالا یقه ی تی شرتتونو تا سر نافتون جررررر بدید و دقت کنید که شکمتون باید از زیر تی شرت بزنه بیرون.

یه لباس زیره تنگ تنگ(ترجیحا به رنگ های قرمز یا بنفش یا آبی پر رنگ یا زرد قناری یا سبز پر رنگ یا سرخابی)بپوشید و هر چقدر که در توانتونه بکشیدش پایین.

دقیقا سر مرز باشه!!!حالا یه شلوار کهنه و کوچیک و پاره پوره از تو انباریتون پیدا کنید چند جاشو بسوزونید و سوراخ کنید بعد بپوشیدش ولی لازم نیست به خودتون زحمت بدید زیاد بالا بکشیدش تا ۴ انگشت بالای رون بسه…(ای بی ادب چرا داشتی امتحان می کردی که کجا می شه؟؟!؟!؟ )

طوری که لباس زیرتون کاملا تابلو باشه.

آفرین حالا کفشاتونو بردارید و تا می تونید با ماژیک روش حروف انگلیسی و چرت و پرت بنویسید چند جاشم پاره کنید.خیلی خوب شد ایول بپوشیدش.

هر چی انگشتر و گردنبند پیدا می کنید به خودتون آویزون کنید.

چند تا عکس حشره مشره هم(مثل سوسک و خرچنگ و عنکبوت و خر چسونه و …)رو بازوتون بکشید و چند تا پیکسل با طرح های ضایع هم به سر تا پاتون وصل کنید(می تونید از ساق هم استفاده کنید تا ضایع تر شید).

بعد یه عینک آفتابی که ۵ برابر چشماتونه رو بزنید حالا شلوارتون یکم بکشید پایین تر دستاتونو بکنید تو جیبتون.آفرین حالا آماده ی قدم زدن تو خیابون شدید!خوش بگذره!(راستی آدامس یادتون نره حداقل ۱۲ تا آدامس بندازید تو دهنتون و به حالت ضایع بجویدش!!)

حتما امتحان کنید!


 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 22:47  توسط sahar 

اس ام اس جدید حالگیری از پسرها

 - می دونی سریع ترین راه به چنگ آوردن قلب یک مرد چیه؟ پاره کردن سینه اش با یک کارد آشپزخانه!

- چرخه زندگی مردها … در بچگی، مامان ذلیل؛ جوونی، دوست ذلیل؛ میانسالی، زن ذلیل؛ پیری، فرزند ذلیل، بعد از مرگ، ذلیل مرده…


- پدر: غلط می کنی دختر! واسا بری خونه شوهر بعد هر غلطی دلت خواست بکن!

شوهر:غلط می کنی زن! فک کردی اینجا خونه باباته هر غلطی دلت خواست بکنی؟!

 


- این آقایون محترم همچین میگن دخترای امروزی آشپزی بلد نیستن، خونه داری بلد نیستن که یکی ندونه انگار خودشون مثل مردای قدیم میرن از صبح کار میکنن تا بوق سگ!! بابا شماها رو که باید با بیل ساعت ۱۲ از زیر پتو بیرون آورد!


- مردها مثل آگهی بازرگانی هستند حتی یک کلمه از چیزهایی را که می گویند نمی توان باور کرد.


- یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن، اگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!


- ببین خانوم، تو روزنامه نوشته که مردها به طور متوسط در روز از پونزده هزاز کلمه برای صحبت کردن استفاده می کنند ولی زن ها از سی هزار کلمه. دیدی ثابت شد. شما زن ها بیشتر حرف می زنین تا ما مردها؟
زن: هیچ هم همچین چیزی نیست. فوقش ثابت شده که ما هر حرف رو باید دو بار بزنیم تا توی مخ شماها فرو بره!


- فرق باطری با مرد چیست؟ باطری اقلا یک قطب مثبت داره ولی مرد هیچ چیز مثبتی نداره!



- به خدا میگن چرا اول مرد را آفریدی بعد زن را؟ گفت: شما هم اگه بخواهید چیز قشنگی بنویسید اول چکنویس می کنید بعد پاکنویس!



- مردان از دو نوع خارج نیستند؛ یا روی سرشان خالیست، یا توی سرشان!


- اونا دخترای قدیم بودن که از سوسک می ترسیدن، الان همچین سوسکت می کنن که خودتم نمی فهمی!

 

تنها یکی از ۱۰۰۰ مرد، رهبر مردان دیگر می شود. ۹۹۹نفر دیگر دنباله رو زنهایشان هستند. “گروچو مارکس”

 

لیلی شدم مجنون شدی، شیرین شدم فرهاد شدی

حوا شدم بعید می دونم آدم بشی!!!

 

 

بعضی از پسرا رو که میبینم دلم میخواد بهشون بگم:

خوشکل خانوم کدوم آرایشگاه میری !!!

 

شما آقا پسری که ابروهاتو ور میداری که خوشگل بشی، فقط با یه ابرو ورداشتن که خوشگل نمیشی، باید رژ بزنی، دامنم بپوشی که ناز بشی!

 

الهی ! به‎ ‎مردان در خانه ات / به آن زن ذلیلان فرزانه ات

به آنانکه در بچه داری تکند / یلان عوض کردن پوشکند

به آنانکه باذوق و شوق تمام / به مادرزن خود بگویند: مامان

 

بابام به مامانم سپرده جمعه ها هفت صبح بیدارش کنه؛ بگه “امروز جمعه است ، بگیر بخواب!” به حق چیزای نشنیده!!!

 

چرا روان درمانی مردها کمتر از زنها طول میکشه؟ چون معمولا باید در روان درمانی به دوران

کودکی بازگشت و مردها همیشه در همون دوران به سر می برند!

 

مرد با ازدواج روی گذشته اش خط می کشد ولی زن باید روی آینده خودش خط بکشد.

“سینکلر لوییس”

 

مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ ظاهری جدی پیدا میکنند و این تنها چیزیست که نمیگذارد زنها بهشان بخندند. “جان رابرت فاولز”

 

جوک مردان فمینیستی خنده دار

عوض کردن شوهر فقط عوض کردن مشکل است. “کاتلین نوریس”

 

اگر در دنیا فقط یک زن بد وجود باشد همه ی مردها تصور می کنند زن آنهاست. “ضرب المثل روسی”

 

مرد مثل همان خروسی است که خیال می کند خورشید تنها برای این طلوع می کند که صدای قوقولی قوقوی او را بشنود. “جرج الیوت ”

 

دقت کردید تمام بیچارگی زلیخا از روزی شروع شد که؛ یوسف را به غلامی قبول کردند.

 

زن بدون مرد مثل یک ماهی بدون دوچرخه است!

“گلوریا استاینم ”

 

خدایا در آفرینش مردها کیفیت را فداى کمیت نکن

کمتر خلق کن ولى آدم خلق کن!

 

مردها را باید کشت

جور دیگر باید زیست …

 
+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 22:43  توسط sahar 

وقتی پسرا دوره هم جمع میشن....

 ?- بدبخت حسين دلت بسوزه همون دختري که به تو پا نميداد من رفتم شمارشو گرفتم

 

?- واي پسر ! اين دختره دانشجو که توي کلاس ماست رو ديدين عجب هيكلي داره !

?- من بدجوري عاشقش شدم . اگه اين خوشکله با من دوست بشه من همه ي دوست دخترهام رو کنار ميگذارم .

?- بچه ها اين دختره رو ديدين که مانتو صورتي ميپوشه و يه عينک آفتابي هم ميزنه . وقتي هم که توي دانشگاه را ميره هيچکي رو تحويل نميگيره .

?- ما اينيم ديگه بالاخره شماره رو داديم به دختره

?- بچه ها من ميخونم شماها دست بزنيد … توي کوچمون دختره قد بلنده …

?- بر و بچ جاتون خالي امروز رفتيم کافي نت يه رومي رو به گند کشيديم

?-ديشب جاتون خالي.مامانم اينا نبودن يه غذاي توپ!!! درست كردم.
فقط يه كم زيادي رو گاز موند كه اونم مهم نيست.نميدونيد ته ديگ تخم مرغ چه خوشمزه هست!

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 22:42  توسط sahar 

ضد پسر!!!!

 

 

افرین.این مردا رو باید از روز اول ادمشون کرد وگرنه پررو میشن

http://antigirl-antiboy.persiangig.com/image/10946946303496931736.jpg

 

 

 

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 22:19  توسط sahar 

اخی طلفکی ها...

 اعتماد به نفس کاذب در پسران

 

اين يک بيماري مسري در پسران است. اگر برادر و يا دوست‌پسر و يا پسر شما اين بيماري را بگيرد يقين بدانيد که در عرض کمتر از يک هفته کل پسران محل را مبتلا ميکند. پس براي جلوگيري از اين بيماري اگر کسي را مشاهده کرديد که مبتلا است حتمآ او را قرنطينه کنيد.

علايم اين بيماري:

1- گذاشتن ريشهاي نخ قيطوني.

2- طرز نگاه کردن به صورت عجيب غريب.

3- تکرار جمله‌ي «هوش پسران بيش ازدختران است».

4- ايستادن زياد رو به روي آينه.

5- استفاده از جملاتي شبيه: «همين که گفتم»، «حرف من درسته»، «حرف مرد حرفه» و....

6- مخالفتهاي پي در پي.

7- پايين بردن شخصيت دختران براي تقويت روحيه.

8- خواندن اشعار پر محتوا از قبيل: «پسرا شيرن مثل شمشيرن». (دوپينگ)

9- روزي ۵۰ دفعه شنيدن «پسر پسر قند عسل» توسط مامان جون يا کاست ضبط شده توسط مامان جون.

10- خواندن کتابهايي از قبيل:

چگونه اعتماد به نفس خود را بالا بريم؟

انرژي درماني

تقويت اراده در ۲۰ روز

 

 

هدف آقا پسرها جلب رضایت شما دختر خانمهاست

 

آره.شک داري؟هدف آقا پسرا جلب رضايت شما دختر خانمهاست
اين شعارو سرلوحه کارش قرار مي ده و مي ره بوتيک يه جعبه لوازم آرايش مي گيره صد و سي تومن . بار اول دوم چون بلد نيست زير ابرو برداره زير و بالا رو با هم برمي داره و اصلا ابرو نمي ذاره . ولي خوب از اونجا که "انسان جايزالخطاست" اونم اينقدر تمرين مي کنه تا کم کم ياد مي گيره. سفيد کننده مي زنه به چه سفيدي... ريمل مي زنه به چه سياهي... رژ مي زنه به چه قرمزي... مي شه مث کلاه قرمزي...
موهاشو که دمب اسبي مي کنه سه تارو از سمت چپ و پنج تارو از سمت راست آزاد مي کنه و مي ندازه رو صورتش . اون دوتا تارموي اضافي سمت راستم حکايت داره . نماد خودشه و دختري که انشالا اونرو باهاش آشنا مي شه . عشقه ديگه...چه مي شه کرد ؟ 
يه زنجير طلا گردنش مي ندازه اونقدر پهن که آدمو ياد قلاده سگاي "ژرمن شپرد" مي ندازه . يه دستبند مي ندازه دستش که چنان جرينگ جرينگ مي کنه که آدمو ياد زنگوله "بزغاله هاي شبيه سازي شده به دست پژوهشگران توانمند ايراني" مي ندازه . بعد که کامل شد مي ره سر مسير وايميسه . واسه شروع کار سعي مي کنه مخ دختراي پنجم دبستاني و اول راهنمايي رو شيربرنج کنه . بعد کم کم ارتقا مي گيره و مي ره سر مسير دبيرستانيا .
اولش فقط با يکي دوست مي شه ولي کم کم مي فهمه هر چيزي يه زاپاس لازم داره ، پس مي ره دنبال يه زاپاس واسه دوست دخترش... و از اونجايي که فکر مي کنه هر چيزي يه زاپاس مي خواد ، واسه زاپاسشم ميره دنبال زاپاس و... 
اگه قيافه داشته باشه (پسره رو مي گم) نونش تو روغنه . دخترا رو مجبور مي کنه براش خرج کنن . ولي واي به حال اون بيچاره بدقيافه . مجبوره واسه دوست دختراش مرتب پياده بشه... که ولش نکنن .
مي گذره و مي گذره و مي گذره تا کم کم مي فهمه عاشق يکي از دخترا شده . از اونجا که آقا پسر خيلي حرفه اي تشريف داره شروع مي کنه به آمار گرفتن از دختره که مي بينه بله... آمار طرف پاکه و خانم از برگ گل پاک تره و قبلا با هيچکس دوست نبوده . شروع مي کنه دوست دختراشو دور انداختن که فقط با همين يکي که عاشقشه بمونه . شروع مي کنه واسه دختره خريدن کادو ، هديه ، انگشتر ، تاپ ، شلوار ، روسري... مي گذره تا اينکه يه روز زنگ مي زنه گوشي "خانم بچه ها" مي بينه "حاج خانم" جواب نمي ده . چن روزي زنگ مرتب زنگ مي زنه و جواب نمي گيره . بخاطر دوري و بي خبري از عشقش مريض مي شه . مي برنش بيمارستان... که مي فهمن بله... آقا ايدز داره . وقتي از بيمارستان مياد بيرون نتيجه گيريش از اتفاقات گذشته اينه : يه دختر عاشقم کرد ، خرم کرد ، مريضم کرد ، بدبختم کرد ، ولم کرد . و اون طرف معادله رو اينجوري مي نويسه : دخترا رو عاشق خودم مي کنم ، خرشون مي کنم ، مريضشون مي کنم ، بدبختشون مي کنم ، ولشون مي کنم

...

 
+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 22:17  توسط sahar 

پسرای امروزی

 

تو رو خدا نگاه کنید این اسکول رو...

بعدا نگید چرا ضد پسرا حرف میزنی...

آخه واسه آدمیزاد آبرو نمیذارن این پسرای چندش...

با اون ریش بزیشون برن تو جنگل آقا شیره میخورتشون...

خب حالا آقا پسرا حرفی واسه گفتن دارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یا بد حالتون گرفته شده؟!

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 22:11  توسط sahar 

جملات بزرگان درمورد زنان

 زن چون کراوات است، هم مرد را زیبا نگه میدارد هم حلقوم او را می فشارد (ویکتورهوگو)

در زندگی یک مرد 2 روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد (ویکتور هوگو)


نگهبان زن زشتی اوست (مثل عربی)

بهترین سفارش نامه زن، زیبایی اوست که در همانجا قابل قبول است (ارسطو)

اشک در زن سبب تسکین آلام درونی می شود, ولی در مرد مردانگی را تباه می سازد. ناپلئون

به زنان خود به احترام بنگرید. آن ها گل های آسمانی را در حیات زمین می کارند و جامه دلپذیر و زیبای عشق را می بافند و در پرده عفاف احساسات لطیف را می پرورانند.    شیلر

تنها وجود زنان است که به این زندگانی سراسر ملال قدر و منزلتی می دهد. اگر زن در جهان وجود نداشت, زندگی تحمل ناپذیر بود.     آناتول فرانس

چیزی که در زن قلب مرا تسخیر می کند مهربانی اوست, نه روی زیبایش. من زنی را بیشتر دوست دارم که مهربان تر باشد.    شکسپیر

حساسیت, عشق, تحمل و فداکاری زندگی زن را تشکیل می دهد.     بالزاک

زن شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است.     گوته

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:52  توسط sahar 

جوان ناکاااااااااااااااااااااااااااام!

 بعد از کلی بحث و گیر و کوفت و زهره مار!!!!!!!

 

به این نتیجه رسیدیم که پسر چقدر مفیده!!!!!!!

 

فکر کنم چارلی چاپلین هم آخرین بار به یه همچین نتیجه ای رسیده بود!!!!!!!ولی مثه من عملیش نکرده بود!!!! ( بیچاره عمرش قد نداد!!!)

 

یعنی چی؟؟!!!

 

یعنی  تصمیم گرفتیم از این به بعد به جا اینکه ضد پسر و طنزش کنیم بنویسیم!!!

درباره  محاسنشون بینویسیم!!! هم طنز! هم با ضدش فرق نداره!!!!!

 

خوب این پست یه سوال داره : اگه پسر نبود ؟؟!!! ما به چی میخندیدیم؟؟!!!

 

داستان از اینجا شروع میشه که یه روزی  !!

روزگاری!!!!!

غزالی از کوچه ای می گذشت(گذر می کرد!)

که ناگهان چند تا پارچه مشکی و بوی هلوا و صدا الله و اکبر و باقی مخلفات!! را با گوش و چشم و حلق و بینی !!!  عمیقا حس کرد!!!!

این حس یه چیزیو می رسوند!!!

اینکه حتما یکی مرده!!!!!!!!

جلوتر رفت!!!!!

جلوتر !!!

جلو!!!

بازم جلوتر!!!

یکم دیگه !!!!

که یه دفعه!!!!

صدای انفجار یه عده از فرط خنده!!!!

ذهن غزال و دچار تناقض کرد!!!!!!!!

اجتماع!گریه! حجله!!!هلوا !!!انفجار! خنده!!!غزال !

پارادوکس داره!!!!!

خلاصه غزال قصه ی ما همینطوری با خودش درگیر بود که یه دفعه!!!چشش خورد به حجله و عکس مرحومه!!!!

یه دفعه کلهوم سوالای ذهنش جواب گرفتن!!!!!!!

و این دفعه غزال بود که از فرطه خنده منفجر شد!!!!!!!!!!

 

خوب داستان و همین جامی بندیمش!!!!!!

سوال:

غزال واسه چی خندید!!؟؟؟

آیا غزال بی فرهنگ است؟؟؟

یا غزال مشنگ است؟؟؟؟

الان موضوع غزال نیست !!!موضوع عکس مرحومس!!!!

متاسفانه غزال یادش رفت عکس بگیره ازش!!! فرداشم که رفت عکسشو برداشته بودن!!!!!!!شرمنده!!!

 

ولی خودش قول داده که چهره ی طرف و به کمک نثر تفسیر کنه!!!!!

 

عشوه ی شتری!!!!!! عکس از 3 رخ بود!!!! یه پسر چشم ابرو مشکی  با موهای دمب اسبی!!! تا زیر کمر!!! یه پوز خنده مسخره!!!!  اندکی جواهرجات!!!! از هر نوعش!!! یه دست زیره چونه!!! و...!!!!

 

خداییش!! تو هم بودی می ترکیدی!!!

این عکسه اصلا مناسب حجله نبود!!!!!! به جای اینکه موجب تاسف جمع شه باعث ....!!!! استغفر الله!!!!!

جدا  این پسر عکس از این  سنگین تر نداشت!!!!!؟؟

تازه جالب تر اینکه!!! می گفتن طرف چاقو خرده!!!! آخه بچه سوسول و چه به چاقو!!؟؟

فکر کنم دیگه جواب اون سوال اصلیه این پست و گرفتین!!!

حالا نتیجه های این پست!!

  1. پسر جماعت چند تا عکس آبرو مند از خودت بنداز!!! لازم میشه !!!
  2. هر عکسی که می خوای بگیری مراقب باش !!! فکر کن اگه یه دفعه اینو بذارن رو حجلت  چی؟؟؟!!!
  3. اگه امکانش هست اصلا عکس نگیر!! نگیر آقا نگیر!!!!!
  4. اگه خنده هات مضحکه !! سعی کن تو عکسات نخندی!!!!!!
  5. وقتی از ترس دیدن  چاقو سکته کردی!!! الکی نگو چاقو خوردم!! نگو!!! داداش!!! نگو!!
  6. آخرشم اینکه این مطلب و می خونی 4 تا فحش بده!!!!! دلم تنگ شده!!تنگ!!!تنگ!!!!جوان ناکام!!!!
+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:41  توسط sahar 

دراوردن لج پسرا

 چند راه حل برای درآوردن لج آقاپسرهای عزیز!! 
 

توی خیابون با احترام ازیه آقا پسر آدرس بپرسید بعد از جواب دادن جلوی چشماش از یکی دیگه بپرسید 

پشت چراغ قرمز راننده جلویی اگه پسر بود قبل از سبزشدن چراغ دستتون رو بذارید رو بوق
توی اتوبان جلوی ماشین یه اقا پسر با سرعت 50 کیلومتر حرکت کنید. ♣

توی جمع پسرای فامیل وقتی همشون دارن یه سریال می ببینن هی کانال تلویزیون رو عوض کنید

توی یه رستوران که چند تا پسر هم نشستن سوپ رو با صدای بلند هورت بکشید و نوش جان کنید 

توی یه بوتیک که فروشندش پسره وادارش کنید شونصد رنگ لباس رو براتون باز کنه و در آخر بگید خوشتون نیومدو برید. ♣

توی جشن تولد یکی از پسرا فامیل تا اومد شمع هارو فوت کنه همه رو خاموش کنید. ♣
اگه یه پسر یه جا یه جک تعریف کرد بلافاصه بگید چقدر قدیمی بود

اشتباهات لغوی پسرا رو موقع صحبت کردن تکرار کنید و بخندید

تو یه جمع دانشجویی و رسمی هنگام عکس گرفتن واسه پسرا شاخ بذاریید 

عید نوروز تمام پسته ها و فندق های سر بسته را بذاریید توی ظرف پسر مورد نظرتون

روزهای بارونی تا یه پسر دیدید و یه چاله پر آب و شما با ماشین بودید یه لحظه درنگ نکن. ♣

اگه کلاس موسیقی می روید قبل از اجرای اقا پسر مورد نظر پیچ های کوک گیتارش رو به چند جهت بچرخونید. 

تو دانشگاه از پسر مورد نظر یه جزوه 1000 صفحه ای بگیرید و بعد از اینکه تمام صفحاتش رو جا به جا کردیدبهش برگردونید. ♣

چاق بودن و بی ریخت بودن پسر مورد نظر رو دم به ساعت به اطلاعش برسونید

به پسری که دماغش رو تازه عمل کرده بگید دکترش بد بوده و دماغش کوفته شده. ♣
 . 
شیشه نوشابه پسر مورد نظر رو حسابی تکون بدید و بذارید خودش سرش رو باز کنه 

زمستون وقتی همه جا یخ زده با دیدن زمین خوردن یه پسر با صدای بلند بزنید زیر خنده ♣

به ساعتتون نگاه کنید و بگین ساعتش عقبه از یه پسر ساعت بپرسید بعد از جواب دادن


+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:39  توسط sahar 

عاقبت پسرا

 بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:39  توسط sahar 

یه پسر خوب...

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

يک پسر خوب امضاء گواهي نامه اش خشک نشده به رانندگي خانمها گير نميدهد

يه پسرخوب کمتربا اين جمله مواجه ميشود'مشتري گرامي دسترسي شمابه اين سايت مقدورنمي باشد'


يه پسر خوب بعد از تک زنگ سراغ تلفن نميره

يه پسر خوب عکس الکسندروگراهام بل رو قاب نميکنه بزنه تو اتاقش


یه پسر خوب پشت چراغ قرمز با ديدن يه خانم رديف چشماش مثه چراغهاي فولکس نميزنه بيرون

يه پسر خوب روزي چند بار به سازندگان ياهو مسنجر لعنت ميفرسته


يه پسر خوب سر کلاس تا شعاع 3 متريِ هيچ خانمي نميشينه

يه پسر خوب وقت برگشتن به خونه ماشينش بوي ادکلن زنونه نميده


يه پسر خوب هيچ وقت پاي تلفن از اين کلمات استفاده نميکنه:'ساعت چند' 'کي مياي' 'کجا' 'دير نکني يا

يه پسر خوب وقتي مياد خونه قرمزي رژ در هيچ نقطه از صورتش مشاهده نميشه


يه پسر خوب زماني که کسي ميخواهد از عرض خيابان عبور کند تعداد دنده را از 1 به 4 ارتقاء نداده و قصد جان

عابر را نميکند


يه پسر خوب زماني که يک دختر خانم راننده ميبيند ذوق زده نشده و در صدد عقده اي بازي بر نمي آيد

يه پسر خوب که ژيان سوار ميشود روي بنز همسايه با سوئيچ ماشين نقاشي نميکشد


يه پسر خوب زماني که تصادف ميکند همانند قبائل زامبي وحشي بازي در نمي آورد

يه پسر خوب هر روز بعد از کلاس درس به نمايندگي از راهداري و شهرداري خيابانهاي شهر را متر نميکند


يه پسر خوب به محض ديدن يک دختر خانم متين با شلوار برمودا و مانتو تنگ کوتاه و شال باز دهانش به سان

آبشار و چشمانش همانند چشمان وزغ نميشود

يه پسر خوب دکمه هاي پيراهنش را از يک متر زير ناف تا زير چانه کاملا بسته و با سنجاق قفلي محکم ميکند

يه پسر خوب به محض ديدن دختر همسايه رنگش لبوي شده و چشمش را به آسفالت ميدزود


يه پسر خوب روزي 10بارهوس بردن نذري به دم در خانه همسايه که تصادفا دختر دم بخت دارند را نميکند

يه پسر خوب 5ساعت در حمام آهنگ جواد يساري نخوانده وبراي همسايگان آلودگي صوتي ايجاد نميکند


يه پسر خوب اگر درد عشق گرفت در کوي و برزن عرعر عشق نکرده و آبروي خانوادگي خود را نميبرد

يه پسر خوب با دوستاني که مشکوک به چت و لا ابالي گري هستند معاشرت نميکند


يه پسر خوب به جاي اينکه پول خود را در باشگاه بيليارد و گيم نت و غيره دور بريزد بهتر است حساب آتيه

جوانان باز کند و به فکر 1000 سالگي خود باشد

يه پسر خوب همواره به اسم خود افتخار ميکند و به هر کس که ميرسد نميگويد که بجاي اصغر به او رامتين و

آرش و ... بگويند

 

يه پسر خوب در اثر ديدن افراد غرب زده جو گير نشده و لحاف کرسيه قرمز خال خال يشمي را به پيراهن تبديل نکرده و سر زانو خود را جر نميدهد


يه پسر خوب سر سفره دست به چيزي نمي زند تا همه سيرو پر از سر سفره بلند شوند و بعد شروع به غذا

خوردن مي نمايد


يه پسر خوب تقاضاي وسايل نا مربوطي از قبيل موبايل را از خانواده ندارد

يه پسر خوب در صورتي که با نامزد خود بيرون رفت و کسي به خانم متلک گفت فورا با پليس 110 تماس حاصل مي کند


يه پسر خوب براي احياي حقوق خود از زور بازو استفاده نکرده و کلمات رکيک مانند خر و الاغ به کار نميبرد

يه پسر خوب از معاشرت با دوستان بسيار خودماني که عادت به بيان شوخي هاي نا مربوط از قبيل حراج

لفظي عمه و همچين خواهر مادر هستند امتناع ميکند


يه پسر خوب همانند خاله زنکها تلفن را قورت نداده و سالي به 12 ماه دهانش بوي تلفن نميدهد

يه پسر خوب هر صدايي از قبيل قار و قور شکم اهل خانه را با صداي تلفن اشتباه نگرفته و1 متر به بالا نميپرد


يه پسر خوب براي بيرون رفتن از خانه 1 ساعت جلوي آئينه نايستاده و بزک نميکند

يه پسر خوب تنها جوکهايي را بيان ميکند که مورد تائيد وزارت 1) ارشاد اسلامي2) وزارت بهداشت3) وزارت مبارزه با تبعيضات استاني و ... باشد


یه پسر خوب در جشنهاي فاميلي جو گير نشده و نميرقصد تا ابروي کل خاندان رابر باد دهد

يه پسر خوب در مهماني هاي خانوادگي نوشدني هاي غير مجاز از قبيل ماءالشعير را تنها با رضايت نامه

رسمي و کتبي پدر محترم استعمال ميکند


يه پسر خوب هر زمان که عشقش کشيد با زير شلواري کردي چين پيليسه دار و يا شرت مامان دوز و رکابي

همانند قورباغه به وسط کوچه نميپرد


يه پسر خوب تنها براي رضاي خدا و کاهش بار سنگين ترافيک و حمل و نقل درون شهري و برون شهري هر کجا

که دختر خانم يا خانمي را در رده سني 15 تا 25 سال ديد سوار کرده و به مقصد مي رساند

 

##آدما شاید پسر باشن اما پسرا هیچوقت آدم نمیشن##

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:34  توسط sahar 

راه های دوست پسر ازاری

 راه های دوست پسر آزاري

 

1 - اگه بهتون زنگ زد (در این مسئله فرض بر سعید نام بودن دوست پسرتونه...!!!) بگین سلام حمید جون.بعد یه دفعه انگار که تازه متوجه شدین بگین اوا خاک به سرم علی تویی؟؟؟؟می تونین این سیر رو تا هفده باز تکرار کنین ولی بار هجدهم دیگه خطر مرگ داره.من مسئولیتی در قبال این حادثه ندارم.

 

2 - بهش زنگ بزنین و بگین کسی خونه نیست و دعوتش کنین خونتون ، بعد با دختر همسایه برید سینما و فیلم رئیس یا روزسوم و... رو ببینید.

 

3 - تا یه شوخی کوچیک با شما کرد سریعا جبهه بگیرین و باهاش دعوا کنین. با کلماتی از قبیل:مگه تو خودت خواهر و مادر نداری؟...یا یه همچین چیزایی .ولی دو تا سه دقیقه بعد خودتون یه جک فجیع یا افتضاح تعریف کنید و بعدش بشینید و قیافه بنده خدا رو تماشا کنید.

 

4 - آرایش شدید بکنید و از این شلوارای خیلی برمودا و آستین های مانتوتونو خیلی بزنید بالا و برید جلوی بنده خدا رژه برید و وقتی به شما نزدیک شد و به دو سه متری شما رسید ، سرش داد بزنید و بعدش بشینید و زجر کشیدنش رو تماشا کنید.

 

5 - عکسهای دو نفره ای رو که با پسر نوه عمه ی خاله ی پدربزرگ پسر دختر خالتون و یا امثالهم گرفتید بهش نشون بدید ولی بهش اجازه ندید حتی یه دونه عکس باهاتون بگیره.

 

6 - موقع تولدش جلوی دوستاش فقط بهش یه شاخه گل هدیه بدید و حالشو حسابی بگیرید و (احتمالا بسته به قدرت و توانایی قلبی و شرایط جوی) بشینید و سکته شو تماشا کنید و لذت ببرید.

 

7 - همین که تو ماشین بغل دستش نشستین شروع کنین به عطسه کردن و از بوی ادکلن چند صد هزار تومنیش که با زجرکش کردن پدر و مادرش خریده ایراد بگیرید و بهش بگید که به این بو حساسید.

 

8 - وقتی داره باهاتون حرف می زنه همین که به جای حساس حرفاش رسید بی مقدمه موبایلشو بردارید و به یکی از دوستاتون زنگ بزنید و چهار ساعت و چهل و هشت دقیقه با دوستتون حرف بزنید و اون بدبختو تو کف حرف


+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:33  توسط sahar 

حالات یک پسر

 پسری که به دنیا می آید سه حالت ممکن است داشته باشد :

1- دیوانه باشد ، ( غیر انسان ) .

2- کر یا کور مادر زاد باشد ، ( نیمه انسان ) .

3- بدون نقص در حواس باشد ، ( انسان !!!) . (عمرا!!!)

 

منظور از خود در خود شناسی چیست ؟

 

 

خود به معانی زیر وجود دارد :

1- خود به معنی برداشتی که حمید از خودش دارد .(خودش فکر می کنه خیلی آدمه!!)

2- خود به معنی برداشتی که دیگران از حمید دارند .(یه آدم مزخرف!!!)

3- خود به معنی برداشتی که دیگران از برداشت حمید نسبت به خودش دارند.(زهی خیال باطل)

4- خود به معنی برداشتی که حمید از برداشت دیگران از حمید دارد . (پیچیده شد من قاط زدم!!)

5- خود به معنی آ ن خودی که نه حمید می شناسد و نه دیگران ولی وجود دارد .(جل الخالق!!!)

حالا ما دونه دونه این موارد و توضیح میدهیم :

مورد ۱ :حمید خودش فکر می کنه خیلی آدمه!!اعتماد به نفس خفن!!! فکر می کنه خیلی با مزست !! احساس می کنه خیلی خوش تیپه!! صداش چقدر خوبه!! با عینک آفتابی عکس میگیره ( وای من چقدر خوشگلم!!)دو تا خط شعر بی معنی و مفهوم با قافیه جور می کنه !! (بابا شاعر!!)و.... ( که بقیشو نگم بهتره!!!)

مورد ۲:حالا منی که دارم به این آدم (آدم که چه عرض کنم...!!!) نیگا می کنم !! اولا که خیلی بهش می خندم !!! !!!بعدشم از اینکه واسه وبلاگم سوژه پیدا کردم کلی خوشحال میشم!!

مورد۳:آخی طفلکی !! بذار به روش نیاریم !! بره با خودش حال کنه!!

مورد۴: چقدر همه منو دوست دارن !!! من چقدر آدمه باحالیم!!! چقدر تحویلم میگیرن!!

مورد۵:ها!!!(قلمراد!!)

انگیزه خودشناسی چیست ؟ جواب : تضاد

 

تضاد درون و بیرون یک شخص ، تضاد بین آنچه که شخص به آنها اعتقاد و

باور دارد با آنچه که در واقع در بیرون ( محیط خارج ) وجود دارد . (این یعنی حمیدی که خودش می شناسه با حمیدی که ما میبینیم و به روش نمی یاریم فرق فولکوله!!!)

تضاد دانسته ها با واقعیات موجود در همه انسان ها وجود دارد و تفاوت در میزان

و زمان آگهی از این تضاد است . ( یعنی واسه بعضی ها این اعتماد بنفسه زیاده واسه بعضی ها نرمال!!!)(تحقیقات نشون میده واسه دخترا نرمال واسه پسرا یه خورده زیاد از حد!!)

عامل آگاهی از تضاد چیست ؟ تغییر

تغییر به سه شکل ممکن است اتفاق بیفتد :

1- حرکت ، جابجایی و تغییرات مکانی مشخص .(یه تکون خودتو بده !! )(به حالت بندری!! تاثیرش بیشتره!!)

2- تغییرات جهت عقاید اجتماعی .(یعنی میفهمی چه خری هستی!!!)

3- تغییرات شدت عقاید اجتماعی .(اینم همون بالاییه!!!)


جلسه پیش رسیدیم به تغییرات و روش های مختلفش!!!!!

الان یه حضور غیاب می کنیم و میریم ادامه مطلب!!!!!

حمید حاضره!!!!؟؟؟؟

خوب!!!!

 

میزان خلاقیت فردی که در مسیر خودشناسی است به عامل :

 

1- سرعت تغییرات بستگی دارد!!!!!(یعنی سرعت همون حرکته!!!تکونه که بت گفتم!!!!یعنی بلرزوون!!!!)

خوب یکم تمرین می کنیم !!!!

حمید بیا وسط!!!!!!

حمید باید برقصه حمید باید برقصه!!!!!

شما هم بیکار نشینین !!!!!!

دست دست!!!!!

شخص پس از اینکه تصمیم گرفت در مسیر خود شناسی از نوع تلاش خستگی

 

ناپذیر !!!برای رسیدن به جوهر و اصل خود گام بردارد(قر بدهد!!!) باید مراحل ابتدایی زیر را

 

به ترتیب انجام دهد :

 

1- احساس کند که هست ( حس ابتدایی حیات ) .(میدونم سخته و غیر ممکن!!!ولی وجود خودتو احساس کن بی وجود!!!)

۲-کاملا بی سواد شود و هیچ نداند « نام را باز ستانیم از ابراز پشه ازتابستان»(خوب این مورد زیاد سخت نیست!!!کلا همه پسرا بی سواد ...!!! )

۳-سوال کردن « در فلق بود که پرسید سوار »

 

مثلا در مورد پاها بدون اینکه نامی ار آنها ببرد یا در ذهنش بیاید بگوید : اینها چیست که

 

من روی آنها سوارم ؟ (حالا ما گفتیم پسر جماعت اسگلن ولی نه در این حد دیگه!!! پاهاشو که دیگه میشناسه!!!)

 

۳-تعجب کردن و شگفت زده شدن از آنچه که می بیند .(یعنی هر چی که میبینی!!چشات و گرد کن و دهنتو وا کن و سرتو ۳۶۰ درجه بچرخون!!!به این حالت===>)

خود شناسی برای ما نان نمی شود ولی به ما می فهماند که : باید نان داشت !!(خودشناسی زحمت میکشد!! ما خودمون میدونیم!! اگه نون توش نیست !!! کلاس و تعطیل کنیم!!!)

خود شناسی جلوی مرگ را نمی گیرد ولی به ما می فهماند که : ما تا زمانی که زنده ایم

هرگز نمی میریم !!(خودشناسی چشم بسته غیب میگوید!!!!)

خوب بسه دیگه !!!!!

به اندازه کافی خودتو شناختی!!!

 

وای چقد چسرا ترسو هستن هاهاهاها

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 21:26  توسط sahar 

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:39  توسط sahar 

موجودی ضایع مثل پسر

 چرا پسرا تا اين حد ضايع هستند؟

 


واسه اینکه وقتی سوار اتوبوس میشیم اگه صندلی ها هم خالی باشه میریم ته اتوبوس، تو ترافیک، چله تابستون، 1 ساعت سرپا وای میستیم، شاید بند کیفه دختره گیر کنه بهت.


واسه اینکه وقتی تو خیابون راه میریم، کافیه فقط یه دختری از کنارمون رد شه، گردن نیست لامسب( معذرت، آخه آدم عصبی میشه دیگه)، مثل جغد 180 درجه گردنه می چرخه.


واسه اینکه وقتی یه ماشین گیرمون میاد، پا میشیم میریم یه جایی مثله جردن، اونجا صد بار یه خیابون رو بالا و پایین میریم، 100 بار بوغ میزنمیو 200 بار ترمز، بعدشم میزنی به یه پیر زنه، اون موقع هستش که آخر روز میشه.اون لحظه آدم آرزو می کنه که بره تو توالت عمومی خودش رو دار بزنه.


(ربطش رو به توالت عمومی خودت پیدا کن) واسه اینکه وقتی میریم کوه، پشت دختره میری بالا از کوه، بعدش کم میاری و رنگت سرخ میشه و تازه می فهمی که دختره کوهنورد بوده


واسه اینکه وقتی حس غرورت گل میکنه میبینی دختره داره با یه پسره دیگه دعوا می کنه میری جلو، با پسره دعوا میکنی، بعدش که خوب کتکه رو خوردی می فهمی که یارو داداشش بوده


واسه اینکه وقتی یه دختر کنار پسره میشینه تو تاکسی، و پسره می خواد استفاده ی معنوی ببره، 10 برار مسیرش رو میره تا با دختره باشه، وقتی که دختره پیاده میشه، میره تو رویا، اون وقته که می فهمه به جای میدون ولیعصر، رسیده به تجریش. و وقتی که بر می گرده با تاکسی، می فهمه که تمام پولش رو داده به تاکسی قبلیه، و اونجا یکم مشتمال میبینه از راننده تاکسیه و بعدش فحشه که به خودش میده.

 

 

حالا فهميدي چرا يا بازم بگم.

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:36  توسط sahar 

هه هه ههههههههههههههههههه

 کارایی که پسرای ایرونی عمرا نتونن انجام ندن!

ـ با داشتن هیکلی ضایع تی شرت تنگ نپوشن!!!

ـ از کلاس پنجم دبستان سه تیغه نکنن و after shave نزنن!!!!

ـ جلوی مدرسه دخترانه نایستن و سیگار چاق نکنن!!!!!!!

ـ با دیدن یک فروند دختر جو زده نشده و تیکه جواتی بار نکنن!!!!!

ـ پس از ورود به دبیرستان سیگاری نشده و گوز گوز نکنن!!!!!

ـ پس از یافتن اولین پشم در بدن خود احساس مردانگی نکنن و به فکر ازدواج نیافتن!!!!!!

ـ در مقابل دختر ها احساس بامزه بودن نکنن و کسشعر نگن!!!!

ـ ادعای با معرفتی و با مرامی وخلاف سنگین نکنن!!!!!

ـ کت وشلوار صورتی با پیراهن زرد نپوشن و کروات قهوه ای نزنن!!

ـ در آن واحدبا N تا دختر رفیق نباشن و به هر N تاشون قول ازدواج ندن!!!!!!!

ـ از ۹ سالگی پشت ماشین باباشون نشینن و خوارومادر ماشین رو به گاء ندن!!!!!!!

ـ احساس خوش تیپی نکنن و خود را دختر کش ندونن!!!!!!

و از همه مهمتر : پس از خوندن این مطالب جنبه خود را نشون نداده و مرام و با حالی خود را اثبات

نکنن!!!!!!!

دخترا خوششون اومد!

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:35  توسط sahar 

خداروشکر که دخترم...

 هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.

کافیه فقط یه "بله" کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه. 

2_به سادگی اب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.

(روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست)

3_لازم نیست صبح به صبح صورتتو اصلاح کنی.ماهی یه بارم کافیه.

حالا از مناطق ناجور دیگه بگذریم!!!!!.

4_هیچ وقت از بوی گند زیربقل خودت عق نمی زنی.

5_مجبور نیستی وقت دستشویی رفتن زیر اواز بزنی که اهالی خونه، بقیه صداهای نافرم رو نشنون.

6_هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه،

 مارک کفش زری خانم یا مدل موهای عقدس خانم رو بفهمه.

7_خوب می تونی نقش بازی کنی.

8_انقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از اقایون به تکلیف می رسی. 

9_بزرگترین پوئن:خیالت از بابت سربازی راحته!.صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککتم نمی گزه.

10_تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون

 به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟!!.

11_در تاریخ جهان به زیرکی معروفی.

12_می تونی هزار بار هم فیلم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی.

13_و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.

14_یه چیز باحال:هم دامن می پوشی و هم شلوار!. 

15_بهشتم که زیر پای امثال شماست.

16_بیشتر از اقایون عمر می کنی(از لحاظ علمی ثابت شده).

17_فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.

18_از قدیم گفتن:پشت هر مرد موفقی زنی باذکاوت بوده.

19_هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟ خود فروید،

پدر روانشناسی جهان گفته:بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من

 هم هرگز پاسخ ان را نیافته ام این است که یک زن چه می خواهد؟.

20_چند تا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.

21_این یکی دیگه کاملا مستنده:باهوش ترین انسان دنیا یک زنه!.

22_با اینکه ممکنه از جنس دوم بودنت ناراحت باشی ولی یادت بمونه که زنی،

 سال ها پیش با هوش و ذکاوتش یکی از مردان قدرتمند دنیا رو شکست داد

(شکست شرم اور فیلیپ، پادشاه اسپانیا از الیزابت، ملکه انگلستان1533_1603)

23_نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.

24_یادت باشه که خداوند، تمام جهان رو به خاطر برکت وجود یک زن افرید.(خانم فاطمه زهرا)

25_با اینکه از مردا ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکفاندو و

 از این جور چیزا بری...به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.

26_جورابات بوی پنیر کپک زده نمی ده.

27_با موهای پا و زیربغلت نمی شه کلاه گیس ساخت.(راستی این یه پوئن واسه اقایون نیست؟...)

28_می تونی در سکوت و فقط با طرز نگاهت حرف بزنی اگرچه شاید هیچ کدوم

 از اقایون معنیشو متوجه نشن.

29_سال ها پیش دختری 18 ساله فرماندهی ارتش فرانسه رو بر عهده گرفت و

 اسمش رو در تاریخ جهان ماندگار کرد(ژاندارک).

30_درهای کعبه تنها به روی یک زن باز شد.

31_سر ابوالهول مجسمه دانش و خرد به شکل زنه.

32_با قوس کمرت چه کارا که نمی تونی بکنی.....

33_خداوند در وجودت دستگاهی رو تعبیه کرده که هیچ مردی نداره و

 اگر به خاطر وجود اون نبود نسل بشریت تداوم پیدا نمی کرد.

(اطلاع رسانی برای اون دسته از اقایونی که تو واحد تنظیم خانوادشون ضعیفن:

اسم این دستگاه اعجاب انگیز رحمه).

34_واقعا تا حالا هیچ مردی شب ها به اسمون نگاه کرده؟.

35_عذر موجه زیاد داری.

36_هزار جور مدل خنده ،داری که هر کدوم رو یه موقع تحویل بقیه می دی.

37_توانایی صوتیت بالاست.(کدوم مردی بلده جیغ بنفش بکشه؟).

38_خیانت عشقی نمی تونی بکنی(علم روانشناسی به این نتیجه رسیده که

 زن ها هرگز نمی تونن دو مرد رو همزمان و به یک شکل و اندازه دوست داشته باشن اما مردها چرا).

39_شاید از طرز کار کامپیوتر یا تکنیک های فوتبال سر در نیاری ولی اگه یه 

 هفته طرف اشپزخونه نری اقایون حتما یه بلایی سرشون می یاد.

(توضیح اینکه در چنین مواردی دو حالت وجود داره:

1_اقایون خسیس از گشنگی می میرن

 2_دست و دلبازاش که غذای حاضری خریدن واسشون خیالی نیست

یا ورشکست می شن یا مسموم.)

40_دو هفته هم که حموم نری بوی ترشیدگی نمی دی.

41_هیچ وقت خودتو واسه این فکر که زیر لباس اقایون چه شکلی ممکنه باشه ازار نمی دی.

42_مجبور نیستی واسه اینکه یه نفر به خواهرت چپ نگاه کرده ،

خون و خونریزی راه بندازی.نه اینکه رگ غیرت نداشته باشیا ! درواقع اپن مایندی(open minde).

43_بلدی چه طوری بدون اینکه زور بازویی لازم داشته باشی روی بقیه رو کم کنی.(با زبونت)

44_اگه زشت باشی(که خیلی کم چنین چیزی پیش می یاد)

می تونی خودت رو با ارایش خوشگل کنی.اگه قدت کوتاهه می تونی

کفش پاشنه دار بپوشی. اگه موهات کم پشته مسئله ای نیست چون روسری داری.

45_تو بچگی بخشی از عضو بدنت رو به عنوان یه چیز اضافه نمی کنن.(منظورم چیزی غیر از بند نافه). 

46_اوه البته یادم رفته بود که همه اقایون هم(حداقل ایرانی هاش) یه

 یار تو زندگیشون دامن پوشیدن!.(کل فامیل هم بهشون تا یه شبانه روز خندیدن).

47_ در دنیا هرگز به اندازه ای که در حق تو اجحاف شده در حق موجود دیگه ای نشده

 با این حال امروزه زن ها رو در هر عرصه ای می بینیم:سیاست، اقتصاد، علم و حتی ورزش!.

48_و غم انگیزترین مزیت اینه که روزی مادر می شی و به موجودی زندگی می بخشی.

49_چراغ هر خونه ای یک زنه.

50_و در اخر اینکه فقط با یک حرکت ناچیز می تونی

صد تا مرد رو از خود بی خود کنی.(توضیحی لازم نیست).

 

 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:28  توسط sahar 

شجاعت یا دیوانگی؟

من که میگم این پسرا عقل ندارن اگه عقل داشتن این کارا رو نمیکردن که....

اخه در این حد!واقعا که...

دوستان همگی دستهای خود را به سوی اسمان دراز کرده و با خلوص نیت واسه ی شفای همه پسرا دعا کنید

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:24  توسط sahar 

بدون شرح...

 اگرپسری بر ضد دخترها حرفی زد بدونید


ازهمه بیشتر دنبال دخترهاست و براشون له له میزنه!!

حکایتش حکایت همون گربه هست که دستش به گوشت نمیرسید می گفت پیف پیف بو می ده!

تا حالا صد تا دخترسر کارش گذاشتند و حالشو گرفتند !

....

تا حالا هر چی التماس کرده دخترای ناز ایرونی که سهله یه وزغ ماده هم تحویلشون نگرفته!!
توی دانشگاه نمره های ماکزیمم دخترا رو دیده و برای اینکه کسی نفهمه آی کیوش در حد کلوخه مجبوره بشینه برای دخترا حرف در بیاره

تو خونه همش به خاطر شلخته بودنش (مخصوصا موها و دماغ ) و تمیزی و خوشتیپی خواهرش مدام زدند تو سرش

از اینکه با صد نوع مدل موی مختلف و خط ریشای عجیب غریب نمیتونه قیافه مثل اژدهاشویه کم شبیه آدما بکنه به دخترای ایرونی که با آرایش زیباتر میشند حسودی می کنه

می بینه یک نفر تو دنیا پیدا نمیشه که فقط یه بار منتشو بکشه و باید یه عمر ناز کش باشه

می بینه خیلی از مردا و پسرای اطرافش (وحتی خودش) حاضرند با اشاره یه خانم همه چی شونو فدا کنند اون وقته که یه جاش به شدت میسوزه

*چندتا توصیه به پسرهای ایرونی:

ـ با داشتن هیکلی ضایع تی شرت تنگ نپوشن!!!

ـ از کلاس پنجم دبستان سه تیغه نکنن و after shave نزنن!!!!

ـ جلوی مدرسه دخترانه نایستن و سیگار چاق نکنن!!!!!!!

ـ با دیدن یک فروند دختر جو زده نشده و تیکه جواتی بار نکنن!!!!!

ـ پس از ورود به دبیرستان سیگاری نشده باشن !!!!!

ـ پس از یافتن اولین مو در بدن خود احساس مردانگی نکنن و به فکر ازدواج نیافتن!!!!!!

ـ در مقابل دختر ها احساس بامزه بودن نکنن 

ـ ادعای با معرفتی و با مرامی وخلاف سنگین نکنن!!!!!

ـ کت وشلوار صورتی با پیراهن زرد نپوشن و کروات قهوه ای نزنن!!

ـ در آن واحدبا N تا دختر رفیق نباشن و به هر N تاشون قول ازدواج ندن!!!!!!! 

+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:19  توسط sahar 

شماره بدم.....!

 اینم مدل جدید شماره دادن

چه قدر پر رو هم هست طرف اعتماد به نفسشو برم:به چشمانت بیاموز هر کس ارزش دیدن ندارد.

یارو همچین کارت واسه خودش چاپ کرده انگار مدیر عامل یه شرکتیه.

 

 

آخی چقدر شما پسرا بدبختین 
+ نوشته شده در  پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 18:15  توسط sahar